کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تام تام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تام تام
/tāmtām/
معنی
نوعی ساز؛ صفحۀ فلزی گرد که آن را آویزان میکنند و با چکش مینوازند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تام تام
لغتنامه دهخدا
تام تام . (اِ) نوعی از آلات موسیقی ضربی است که منشاء آن از چین است و عبارت از یک صفحه ٔ فلزی دایره شکل است که بطور عمودی بر پایه ای آویخته شده است و با چکش چوبی بر آن نوازند.
-
تام تام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: tam-tam] (موسیقی) tāmtām نوعی ساز؛ صفحۀ فلزی گرد که آن را آویزان میکنند و با چکش مینوازند.
-
واژههای مشابه
-
تأم
لغتنامه دهخدا
تأم . [ ت َءْم ْ ] (ع مص ) دوگانه تار و پود بافتن جامه را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || روشی آوردن اسب بعد روشی . (منتهی الارب ). مجی ٔ الفرس جریاً بعد جری . (اقرب الموارد).
-
تامآنزیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] ← تامزیمایه
-
holoprotein
تامپروتئین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] شکل عملکردی یک پروتئین شامل یک بخش پروتئینی خالص همراه با لیگاند یا لیگاندهایش
-
whole-object
تامکمینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در نظریۀ روانکاوی، کلیت یک شخص که کامینۀ عشق باشد و نه فقط بخشی از بدن او
-
holoenzyme
تامزیمایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] ترکیب عملکردی و فعال یک پروتئین زیمایهای شامل کوفاکتور (cofactor) و کمکزیمایه متـ . تامآنزیم
-
جستوجو در متن
-
دام دام
لغتنامه دهخدا
دام دام . (اِ) تام تام . رجوع به تام تام شود.
-
tam-tam
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تام تام
-
tom-tom
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تام تام، کوس، طبل، طبل سرخ پوستان
-
جاز
لغتنامه دهخدا
جاز. (انگلیسی ، اِ) موسیقیی است که چندی پیش از نشأت تمدن ماشینی بر روی بنائی از رقص که مبنی بر «ریتم » انسانی و بی بندوباری آن است ساخته و پرداخته گردیده است ، نه بر روی ریتمی از مکانیک که عاری از هر نوع حالت انسانی باشد. پس این ادعا که جاز موسیقی ق...
-
تامة
لغتنامه دهخدا
تامة. [ تام ْ م َ ] (ع ص ) تأنیث تام .ج ، تامات . رجوع به تام و تامات و فرهنگ نظام شود.
-
tam
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تام