کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تالسب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تالسب
لغتنامه دهخدا
تالسب . [ س َ ] (معرب ، اِ) مأخوذ از یونانی . حرف السطوح . حشیشةالسلطان . خردل فارسی . خرفق . خرفه . تخم سپندان . رجوع به دزی ج 1 ص 139 و 272 ذیل کلمه ٔ «حرف » و رجوع به تالسفیس شود.
-
جستوجو در متن
-
تالسقیس
لغتنامه دهخدا
تالسقیس . [ ل ِ ] (معرب ، اِ) «حرف » است .(تحفه ٔ حکیم مؤمن ). محرف «تالسفیس » (تالسب ) است . رجوع به تالسب و تالسفیس و تالسقیر و تالسقیسر شود.
-
تالسقیسر
لغتنامه دهخدا
تالسقیسر. [ ل ِ ] (معرب ، اِ) حرف است . (فرهنگ فهرست مخزن الادویه ص 8). محرف «تالسفیس » (تالسب ) است . رجوع به تالسب و تالسفیس و تالسقیس و تالسفیسیر و تالسقیر شود.
-
تالسفیس
لغتنامه دهخدا
تالسفیس . [ ل ِ ] (معرب ، اِ) از یونانی . تخم سپندان . رجوع به تالسب شود.
-
تالسفیسیر
لغتنامه دهخدا
تالسفیسیر. [ ل ِ ] (معرب ، اِ) از یونانی . تخم سپندان . اسپند . (الفاظ الادویه ص 71). محرف «تالسفیس » (تالسب ) است . رجوع به تالسب و تالسفیس و تالسقیس و تالسقیر و تالسقیسر شود.
-
تالسقیر
لغتنامه دهخدا
تالسقیر. [ ل ِ ] (معرب ، اِ) به یونانی تخم سپند است که آن خردل فارسی باشد. (برهان ) (آنندراج ). این کلمه محرف «تالسفیس » (تالسب ) است . رجوع به تالسب و تالسفیس شود. مؤلف برهان گوید:تخم تره تیزک را نیز گویند و این لغت در چند نسخه ٔ صحاح الادویه چنین ...