کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تالسان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تالسان
/tālsān/
معنی
= طیلسان
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تالسان
لغتنامه دهخدا
تالسان . [ ل ِ ] (اِ) طیلسان . (ناظم الاطباء). معرب آن طالسان است . (معیار ادی شیر از حاشیه ٔ المعرب جوالیقی ). نوعی پوشش آدمی . (اصمعی ). صاحب معیار گوید: لباسی است که بر دوش اندازند و لباسی است که بدن را احاطه کند و برش و دوزندگی ندارد. «ادی شیر» گ...
-
تالسان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tālsān = طیلسان
-
واژههای همآوا
-
طالسان
فرهنگ فارسی معین
(لِ) (اِ.) نک طیلسان .
-
طالسان
لغتنامه دهخدا
طالسان . [ ل ِ ] (معرب ، اِ) طیلسان . چادر. (منتهی الارب ). در حاشیه ٔ المعرب جوالیقی آمده است که طیلسان را طیلس و طالسان هم گویند (به کسر لام در طالسان ) و در المعیار وادی شیر آمده که کلمه ٔ طیلسان معرب «تالسان » به کسر لام است ، و صاحب المعیار کلمه...
-
طالسان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی: تالشان] [قدیمی] tālesān = طیلسان
-
جستوجو در متن
-
تالشان
لغتنامه دهخدا
تالشان . [ ل ِ ] (اِ) تالسان و طیلسان . (ناظم الاطباء). اهل تالش در قدیم لباس مخصوصی داشتند که تالشان نامیده میشد و از آن طیلسان معرب شده است . (فرهنگ نظام ). و پوشش خاصه ٔ آن طایفه را [تالش را] تالشانه می نامیده اند و طیلسان معرب پوشش تالشانه است . ...
-
طالسان
لغتنامه دهخدا
طالسان . [ ل ِ ] (معرب ، اِ) طیلسان . چادر. (منتهی الارب ). در حاشیه ٔ المعرب جوالیقی آمده است که طیلسان را طیلس و طالسان هم گویند (به کسر لام در طالسان ) و در المعیار وادی شیر آمده که کلمه ٔ طیلسان معرب «تالسان » به کسر لام است ، و صاحب المعیار کلمه...
-
طیلسان
لغتنامه دهخدا
طیلسان . [ طَ ل َ ] (معرب ، اِ) بفتح طاء و تثلیث لام ، از قول عیاض و غیر او، چادر. معرب است ، اصله تالشان . (منتهی الارب ) (المغرب للمطرزی ). اعجمی معرب و الجمع طیالسه بالهاء و قد تکلمت به العرب . (المعرب جوالیقی ). و در تهذیب و نیز ارموی معرب تالشان...