کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تالانک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تالانک
/tālānak/
معنی
= شلیل
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تالانک
فرهنگ فارسی معین
(نَ) (اِ.) شَلیل .
-
تالانک
لغتنامه دهخدا
تالانک . [ ن َ ] (اِ) میوه ای است شبیه به شفتالو . (برهان ). نوعی از شفتالو است . (آنندراج ) (انجمن آرا). تالانه . (آنندراج ) (انجمن آرا) (فرهنگ نظام ). فرسک . (فرهنگ نظام ). شفترنگ . رنگینان . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). زردآلو. (ناظم الاطباء). ش...
-
تالانک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تالانه› (زیستشناسی) [قدیمی] tālānak = شلیل
-
جستوجو در متن
-
شلیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹شلیر، شکیر› (زیستشناسی) šalil درختی از تیرۀ گلسرخیان، با میوهای لطیف و شیرین و شبیه زردآلو و به رنگ سرخ و زرد؛ شفترنگ؛ شفرنگ؛ مالانک؛ تالانک؛ تالانه؛ رنگینان؛ رنگینا.
-
شلیل
فرهنگ فارسی معین
(شَ) (اِ.) = شلیر: درختی است از تیرة گل سرخیان ، میوة آن لطیف و شیرین و شبیه زردآلو و یکی از گونه های هلوست . شکیر، شفترنگ ، شفرنگ ، مالانک ، تالانک ، تالانه ، نگینان و رنگینا نیز گفته شده .
-
مالانک
لغتنامه دهخدا
مالانک . [ ن َ ] (اِ) شفترنگ را گویند و آن میوه ای است شبیه شفتالو. (برهان ). به معنی شفتلنگ است که شفتالو باشد. (انجمن آرا) (آنندراج ). شفتالوی سرخ که شفترنگ نیز گویند. (ناظم الاطباء). و رجوع به تالانک و شفترنگ شود.
-
تالانه
لغتنامه دهخدا
تالانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) نوعی ازشفتالو بود. (فرهنگ جهانگیری ) (برهان ) (فرهنگ رشیدی ) (الفاظ الادویه ). بعضی گویند: میوه ای است شبیه به شفتالو. (برهان ) (شرفنامه ٔ منیری ). تالانک . (آنندراج ) (انجمن آرا). میوه ای است از جنس هلو و شفتالو. (فرهنگ ن...
-
شلیر
لغتنامه دهخدا
شلیر. [ ش َ ] (اِ) شلیل و نوعی از شفتالو. (ناظم الاطباء). بمعنی شلیل است . (فرهنگ جهانگیری ). شبه شفتالو بعضی تمام سرخ و بعضی سفید و زرد. (فرهنگ اوبهی ). شفترنگ که شبیه شفتالو است . (از برهان ). فرسک . رنگینان .زلیق . تالانک . (یادداشت مؤلف ). رجوع ...
-
رنگینان
لغتنامه دهخدا
رنگینان . [ رَ ] (اِ) شفترنگ . (فرهنگ اسدی ) (برهان قاطع) (آنندراج ). تالانک . (فرهنگ اسدی ). میوه ای است شبیه به شفتالو. (از برهان قاطع). نوعی است از شفتالو. (آنندراج ). شلیل . شلیر : هست پروین چو دسته ٔنرگس همچو بنات نعش رنگینان .مشرقی (از فرهنگ اس...
-
شلیل
لغتنامه دهخدا
شلیل . [ ش َ ] (اِ) میوه ٔ خوشبو و گوارا و آبدار شبیه به شفتالو. (از غیاث ) (از فرهنگ جهانگیری ) (ناظم الاطباء) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). زلیق . شلیر. شفترنگ . رنگینان . تالانک . فرسک . شفتالوی بی پرز. شبته رنگ . و در شلیر، را به لام بدل شود. (یا...
-
شفترنگ
لغتنامه دهخدا
شفترنگ . [ ش َ رَ ] (اِ مرکب ) میوه ٔ سرخ و سپید و زردی مایل مابین شفتالو و زردآلو. (ناظم الاطباء). چیزی است مانند شفتالو بیشتر سرخ و سفید. (از فرهنگ اوبهی ) (لغت فرس اسدی ). نوعی از شفتالو. شلیل . (آنندراج ) (انجمن آرا). تالانک . رنگینان . زلیق . شل...