کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تالار نمایش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
auditorium, house 1, theatron 1
تالار نمایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] 1. محوطۀ استقرار تماشاگران در تماشاخانه 2. تماشاخانه متـ . تالار 2
-
واژههای مشابه
-
گوران تالار
لغتنامه دهخدا
گوران تالار. (اِخ ) یکی از دهات بابل . (از ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 160).
-
house manager, HM
مسئول تالار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] شخصی که ادارۀ امور مربوط به تماشاگران و جایگاه آنها را بر عهده دارد
-
house management
مسئولیت تالار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] ادارۀ امور مربوط به تماشاگران و جایگاه آنها
-
تالار 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] ← تالار پلکانی
-
amphitheatre 1
تالار پلکانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] مکانی نسبتاً بزرگ برای برگزاری جلسات درس گروهی و سخنرانی در مراکز آموزشی متـ . تالار 1
-
banqueting room
تالار ضیافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] تالاری در مهمانخانه/ هتل برای برگزاری مهمانیهای رسمی و مجلل
-
transit hall
تالار گذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مشترک حملونقل] تالاری که مسافران گذری در آن منتظر سوار شدن بهوسیلۀ نقلیۀ دیگر شوند
-
convention room
تالار گردهمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] محلی در مهمانخانهها/ هتلهای بزرگ برای برگزاری انواع اجتماعات از قبیل همایشها و هماندیشیها و مجمعها
-
اوجی تالار
لغتنامه دهخدا
اوجی تالار. (اِخ ) دهی است از دهستان تالارپی بخش مرکزی شهرستان شاهی دارای 170 تن سکنه . آب آن از فاضلات چشمه جنید و چاه . محصول آنجا برنج ، کنف ، کنجد، پنبه و نیشکر و شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
-
تالار، طالار
لهجه و گویش تهرانی
اتاق بسیار بزرگ برای پذیرائی
-
بالا تالار پشت
لغتنامه دهخدا
بالا تالار پشت . [ پ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان علی آباد بخش مرکزی شهرستان قائم شهر که در 4 هزار و پانصدگزی جنوب قائم شهر بر کنار شوسه و راه آهن قائم شهر به تهران در دشت واقع است . ناحیه ایست دارای آب و هوای معتدل و مرطوب و 400 تن سکنه . آب آنجا از...
-
جستوجو در متن
-
screening 4, écran (fr.)
نمایش 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نشان دادن فیلم در تالار سینما متـ . نمایش دادن