کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تازهزا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تازهزا
واژگان مترادف و متضاد
زائو، نوزا
-
واژههای مشابه
-
تازَهزا
لهجه و گویش بختیاری
tâza-zâ تازهزا.
-
واژههای همآوا
-
تازه زا
لغتنامه دهخدا
تازه زا. [ زَ / زِ ] (ن مف مرکب ) تازه زاد. آنکه بتازگی زائیده باشد خواه زن بود و یا حیوان . (ناظم الاطباء).
-
تازه زا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) tāzezā ویژگی آنکه تازه زاییده.
-
تازَهزا
لهجه و گویش بختیاری
tâza-zâ تازهزا.
-
جستوجو در متن
-
زائو
واژگان مترادف و متضاد
تازهزا، زاج، زاچ
-
تَلَه اِسبیدَه
لهجه و گویش بختیاری
tala esbida دوغاب آرد و نمک که به گاو تازهزا دهند.
-
زِک
لهجه و گویش بختیاری
zek آغوز، اولین شیر انسان یا حیوان تازهزا.