کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تازنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تازنگ
/tāzang/
معنی
ستونی از گچ یا سنگ که زیر سقف خانه زده شود؛ پیلپا؛ پیلپایه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تازنگ
فرهنگ فارسی معین
(زَ) (اِ.) ستونی از گچ و سنگ که زیر سقف خانه می زنند.
-
تازنگ
لغتنامه دهخدا
تازنگ . [ زَ ] (اِ) پیل پایه است و آن ستونی باشد از گچ و سنگ سازند و بر بالای پایهای طاق گذارند، و به این معنی با زای فارسی و رای قرشت هم آمده است . (برهان )(آنندراج ). پیلپایه . (فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا). ستون کلفت بزرگ که نام دیگ...
-
تازنگ
لغتنامه دهخدا
تازنگ . [ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میداود (سرگچ ) بخش جانکی گرمسیر شهرستان اهوازکه در 25هزارگزی جنوب خاوری باغ ملک و 25هزارگزی خاوری راه اتومبیل رو هفتگل به رامهرمز واقع است . کوهستانی و معتدل و مالاریائی است و 100 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه...
-
تازنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تاژنگ، تارنگ› [قدیمی] tāzang ستونی از گچ یا سنگ که زیر سقف خانه زده شود؛ پیلپا؛ پیلپایه.
-
جستوجو در متن
-
تارنگ
لغتنامه دهخدا
تارنگ . [ رَ ] (اِ) تازنگ . تاژنگ . رجوع به تازنگ شود.
-
تازیگ
لغتنامه دهخدا
تازیگ . (اِ) در نسخه ٔ خطی شرفنامه ٔ منیری متعلق بکتابخانه ٔ لغت نامه ٔ دهخدا این صورت بمعنی «پیلپایه ٔ دیوار» آمده و آن محرف «تازنگ » است که بصور تارنگ و تاژنگ نیز نقل کرده اند. رجوع به تازنگ شود.
-
تزنگ
واژهنامه آزاد
تزنگ یا تازنگ به معنی شهری با ستونهای سنگی است شهر باستانی تزنگ در کنار کاخ بهرام ساسانی در استان فارس قراردارد