کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تارپیا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تارپیا
لغتنامه دهخدا
تارپیا. [ پ ِ ] (اِخ ) دخترک رومی که حصار شهر روم را بخاطر بدست آوردن بازوبندهای طلای جنگجویان به «سابین ها» سپرد و بر اثر این خیانت بدست همانها کشته شد. گروهی هم عقیده دارند سپردن حصار روم به «سابین ها» بعلت عشق وی نسبت به رئیس جنگجویان بوده است . ف...
-
جستوجو در متن
-
تارپیه
لغتنامه دهخدا
تارپیه . [ ] (اِخ ) تارپیا. رجوع به تارپیا شود.
-
tarpeia
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تارپیا
-
تارپین
لغتنامه دهخدا
تارپین . [ پ ِ ی ِ ] (اِخ ) قطعه سنگ بزرگ و مرتفعی که جنایتکاران را در روم قدیم روی آن فرومیانداختند. رجوع به تارپیا شود.
-
تاسیوس
لغتنامه دهخدا
تاسیوس . (اِخ ) تاتیوس . از پادشاهان کورها (سابین ) بنا بروایت افسانه ، وی برای انتقام گرفتن از «رومولس » که زنان ملتش را ربوده بود، اسلحه بدست گرفت و بر اثر خیانت «تارپیا» بر کاپیتون (قلعه ٔ روم ) مسلط شد ولی زنان ، خود را میان پدران و شوهران خویش ا...