کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاذفی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تاذفی
لغتنامه دهخدا
تاذفی . [ ذِ ] (اِخ ) ابوالماضی خلیفةبن مدرک بن خلیفة تمیمی تاذفی . سلفی از وی در رحبة شعر نوشت ، و او از اهل ادب بود. (از معجم البلدان : تاذف ).
-
تاذفی
لغتنامه دهخدا
تاذفی . [ ذِ ] (اِخ ) یوسف بن عبدالرحمن بن حسن تاذفی . مردی دانشمند بود. وی بسال 826 هَ . ق . در تاذف متولد شد و در حلب پرورش یافت و در همان جای بسال 900 هَ . ق . وفات یافت . او راست : «مفاتیح الکنوز». (از الاعلام زرکلی ج 3 ص 1181).
-
تاذفی
لغتنامه دهخدا
تاذفی . [ ذِ ] (ص نسبی ) منسوب به تاذف .
-
جستوجو در متن
-
یوسف
لغتنامه دهخدا
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان بن حسن ، جمال الدین تاذفی . فاضل حنبلی از امرا بود. در تاذف حلب به سال 826 هَ . ق . به دنیا آمد و در حلب پرورش یافت و به حکومت آنجا رسید. وی زیباروی بود و خطی زیبا و قلمی شیوا داشت . از آثار اوست : مفاتیح الکنوز. ...
-
یحیی
لغتنامه دهخدا
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن یوسف بن عبدالرحمان تاذفی حنبلی ، مکنی به ابوالمکارم و ملقب به نظام الدین و معروف به سبط ابن الشحنه قاضی ، اشعار کمی از او باقی است . در حلب به سال 871 به دنیاآمد و در آن شهر و دمشق تحصیل فقه کرد و در حلب به نیابت پدرش ...