کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاج و گاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تاج و گاه
فرهنگ گنجواژه
تخت و تاج.
-
واژههای مشابه
-
تاج خروس،تاج خروسی
لهجه و گویش تهرانی
گل زینتی سرخ رنگ شبیه تاج خروس
-
تاجالدین
فرهنگ نامها
(تلفظ: tājoddin) (عربی) تاجِ دین ؛ (به مجاز) مورد افتخار برای دین ؛ (در اعلام) نام پادشاهی از اتابکان لرستان.
-
clinical crown, corona clinica, extra-alveolar crown
تاج بالینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] بخشی از تاج دندان که بیرون از سطح لثه قرار دارد
-
railhead, head of rail
تاج ریل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] قسمت بالایی ریل که چرخهای قطار بر روی آن حرکت میکند متـ . کلاهک ریل
-
anchor crown
تاج لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخشی از لنگر که در آن قسمت بازوها به تنۀ لنگر وصل میشوند
-
نیم تاج
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) نوعی وسیلة زینتی شبیه تاج نیمه که بر سر عروس می گذارند.
-
تاج الدین
لغتنامه دهخدا
تاج الدین . [ جُدْ دی ](اِخ ) دمشقی . رجوع به تاج الدین بن احمد دمشقی شود.
-
تاج الدین
لغتنامه دهخدا
تاج الدین . [ جُدْ دی ](اِخ ) محمدبن احمد بن سیف رجوع به محمدبن ... شود.
-
تاج الدین
لغتنامه دهخدا
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) زرنوحی . رجوع به نعمان بن ابراهیم ... شود.
-
تاج الدین
لغتنامه دهخدا
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) موصلی . رجوع به عبدالرحیم بن محمد... شود.
-
تاج الدین
لغتنامه دهخدا
تاج الدین . [ جُدْدی ] (اِخ ) بغدادی . رجوع به علی انجب بغدادی شود.
-
تاج الدین
لغتنامه دهخدا
تاج الدین . [ جُدْدی ] (اِخ ) چلبی . رجوع به تاج الدین حسن چلبی شود.
-
تاج الدین
لغتنامه دهخدا
تاج الدین . [ جُدْدی ] (اِخ ) ملکی . رجوع به تاج الدین حسن ملکی شود.