کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاج محل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
topping 1, beheading
تاجبُری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] برش قسمت انتهایی تاج درخت
-
crown closure, canopy closure
تاجبَست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] کاهش تدریجی فضای بین تاجهای درختان با گسترش جانبی آنها
-
canopy 2
تاجپوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] سقف متشکل از تاج درختان در جنگل
-
crown cover, canopy cover
تاجپوشش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] سطحی از زمین که تصویر قائم (vertical projection) تاج اشغال میکند
-
piston crown,piston dome, piston head,piston top
تاج پیستون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] بخشی از پیستون که در بالای رینگ تراکم قرار دارد
-
Amaranthaceae
تاجخروسیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] تیرهای از میخکسانان با شکلهای رویشی متفاوت و گُلپوش یکردیفه و رویان نعلاسبی یا حلقوی
-
railhead, head of rail
تاج ریل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] قسمت بالایی ریل که چرخهای قطار بر روی آن حرکت میکند متـ . کلاهک ریل
-
anatomical crown/ anatomic crown
تاج کالبدشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] بخشی از دندان که با مینا پوشیده شده است و تمام آن در بالای لبۀ لثه نمایان نیست
-
anchor crown
تاج لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخشی از لنگر که در آن قسمت بازوها به تنۀ لنگر وصل میشوند
-
keystone, key block, clavis, sagitta, mensole, key
تاجمُهره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] مهرهای که در تاج چَفته قرار میگیرد و سبب استحکام سازه میشود یا صرفاً نقش تزیینی دارد
-
votive crown
تاج نذری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوعی شیء نذری یا پیشکش آیینی بهشکل تاج که معمولاً از فلزات گرانبها و احجار کریمه ساخته میشد
-
coronagraph
تاجنگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] وسیلهای برای ثبت و مشاهدۀ تاج خورشید در زمانی غیر از زمان کسوف
-
crown height
بلندای تاج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ارتفاع عمودی سطح زمین تا تاجبُن هر درخت سرپا
-
crown form
شکل تاج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تصویر کلی تاج
-
crown line
خط تاج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خطکشیای که دماغۀ ورودی و خروجی سطح ضربدری را به یکدیگر وصل میکند