کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاجیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تاجیل
/ta'jil/
معنی
مهلت دادن؛ مدت معین کردن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تاجیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] ta'jil مهلت دادن؛ مدت معین کردن.
-
واژههای مشابه
-
تأجیل
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) مهلت دادن .
-
تأجیل
لغتنامه دهخدا
تأجیل . [ ت َءْ ] (ع مص ) فرمان دادن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). || مهلت دادن . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (ترجمان علامه جرجانی ). تمهیل . مقابل تعجیل : تامن بحضرت شاه روم و ضرر تعجیل و منفعت تأجیل سیاست بازنمایم ....
-
تاجيل
دیکشنری عربی به فارسی
تعطيل موقتي , برخاست , تعويض , احاله بوقت ديگر , مهلت قانوني , استمهال , مهلت , فرجه , امان , استراحت , تمديد مدت , رخصت , فرجه دادن
-
واژههای همآوا
-
تعجیل
واژگان مترادف و متضاد
۱. تبادر، تسریع، سرعت، شتابزدگی، شتاب، عجله ۲. شتاب کردن، شتافتن، عجله کردن
-
تعجیل
فرهنگ واژههای سره
شتاب کردن
-
تأجیل
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) مهلت دادن .
-
تعجیل
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص ل .) شتاب کردن .
-
تعجیل
لغتنامه دهخدا
تعجیل . [ ت َ ] (ع مص ) شتافتن در کاری . (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). شتافتن و پیشی نمودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). عجله و شتاب و شتاب زدگی و چالاکی و جلدی . (ناظم الاطباء). شتاب کردن در کاری . (غیاث اللغات ) (از اقرب الموارد) : ...
-
تعجیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] ta'jil شتاب کردن؛ شتافتن؛ عجله کردن.
-
جستوجو در متن
-
احاله بوقت دیگر
دیکشنری فارسی به عربی
تاجيل
-
مهلت قانونی
دیکشنری فارسی به عربی
تاجيل