کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاجر به پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تاجر به
معنی
بصورت تجارتي دراوردن , جنبه تجارتي دادن به
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تاجر به
دیکشنری عربی به فارسی
بصورت تجارتي دراوردن , جنبه تجارتي دادن به
-
واژههای مشابه
-
تاجر خیل
لغتنامه دهخدا
تاجر خیل . [ ج ِ خ َ ] (اِخ ) ناحیتی است در هزارجریب مازندران . (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 125).
-
تاجر الفراء
دیکشنری عربی به فارسی
تاجر خز , خزدوز , خز فروش , پوست فروش
-
تاجر السيسة
دیکشنری عربی به فارسی
سياست باز , سياسي کار
-
تاجر خز
دیکشنری فارسی به عربی
تاجر الفراء
-
کاسب و تاجر
فرهنگ گنجواژه
تاجر.
-
تاجر و بازاری
لهجه و گویش تهرانی
بازرگان
-
تاجر و بازاری
فرهنگ گنجواژه
کاسب.
-
تاجر و کاسب
فرهنگ گنجواژه
بازاری.
-
جستوجو در متن
-
جنبه تجارتی دادن به
دیکشنری فارسی به عربی
تاجر به
-
بصورت تجارتی دراوردن
دیکشنری فارسی به عربی
تاجر به
-
تجر
لغتنامه دهخدا
تجر. [ ت َ ج َ ] (ع اِ) ج ِ تاجر. رجوع به تاجر شود.
-
تجر
لغتنامه دهخدا
تجر. [ ت ُ ج ُ ] (ع اِ) ج ِ تاجر. رجوع به تاجر شود.