کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تابیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تابیده
/tābide/
معنی
پیچیده؛ تابدادهشده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. مفتول
۲. تافته، تفته، سرخ شده، گداخته
۳. تاب داده، پیچیده
۴. تاب برداشته، کج
دیکشنری
wry
-
جستوجوی دقیق
-
تابیده
واژگان مترادف و متضاد
۱. مفتول ۲. تافته، تفته، سرخ شده، گداخته ۳. تاب داده، پیچیده ۴. تاب برداشته، کج
-
تابیده
لغتنامه دهخدا
تابیده . [ دَ / دِ ] (ن مف ) پیچیده . (آنندراج ). تافته . || درخشیده .تابان شده . نوری تابیده . || کژشده . مورب شده : چشم او کمی تابیده است . || گرم و سوزان شده : تنور تابیده است . گلخن تابیده است . رجوع بتافتن ، تافته ، تاب و تابیده شود.
-
تابیده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) tābide پیچیده؛ تابدادهشده.
-
تابیده
فرهنگ فارسی عمید
(قید، صفت) tābide در حال گداخته شدن.
-
واژههای مشابه
-
crippled rail
ریل تابیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ریلی که به دلیل خروج قطار یا در حین حملونقل تاب برداشته باشد
-
folded protein
پروتئین تابیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] پروتئینی که تقریباً هر اتم آن در شرایط کاراندامشناختی دارای جایگاه معینی است
-
نخ تابیده
دیکشنری فارسی به عربی
غزل
-
پشم تابیده
دیکشنری فارسی به عربی
قماش صوفي
-
round seizing
همبندی تابیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی همبندی که محکمتر از همبندی تخت است و شروع آن مانند دیگر انواع همبندی است، اما در انتها قبل از گره زدن دو سر رشته، آنها را چند بار در امتداد دو طناب اصلی میتابانند و سپس گره میزنند
-
نخ یا ریسمان تابیده
دیکشنری فارسی به عربی
لية
-
جستوجو در متن
-
tilted
فرهنگ لغات علمی
تابیده شده
-
ریسیده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) riside تابیدهشده.
-
ناتابیده
لغتنامه دهخدا
ناتابیده . [ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) نتابیده . که تاب داده و تابیده نیست . مقابل تابیده . رجوع به تابیده شود.