کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تابعیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تابعیت
/tābe'iy[y]at/
معنی
تابع بودن؛ پیروی کردن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. تبعه، قومیت، ملیت
۲. اطاعت، انقیاد، فرمانبرداری، پیروی، تبعیت ≠ سرکشی، نافرمانی
دیکشنری
citizenship, nationality
-
جستوجوی دقیق
-
تابعیت
واژگان مترادف و متضاد
۱. تبعه، قومیت، ملیت ۲. اطاعت، انقیاد، فرمانبرداری، پیروی، تبعیت ≠ سرکشی، نافرمانی
-
nationality
تابعیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] رابطۀ سیاسی و معنوی و حقوقی که شخصی را به دولت معینی مرتبط میکند متـ . ملیت
-
تابعیت
فرهنگ فارسی معین
(بِ یَّ) [ ع . ] (مص جع .) 1 - پیروی کردن ، اطاعت کردن . 2 - از افراد یک کشور و دولت بودن .
-
تابعیت
لغتنامه دهخدا
تابعیت . [ ب ِ عی ی َ ] (مص جعلی ، اِمص ) پیروی و اطاعت کردن . (فرهنگ نظام ). تابع بودن . پیرو بودن . || از رعایای یک ملک ودولت بودن . از تبعه ٔ مملکتی محسوب شدن . مثال : تابعیت ایران برای من باعث سرافرازی است . (فرهنگ نظام ).تابعیت : عبارت است از را...
-
تابعیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: تابعیّة] tābe'iy[y]at تابع بودن؛ پیروی کردن.
-
تابعیت
دیکشنری فارسی به عربی
جنسية , سلسلة , ولاء
-
واژههای مشابه
-
تابعیت ایران
فرهنگ واژههای سره
شهروندی ایران
-
قبول تابعیت
دیکشنری فارسی به عربی
تجنس
-
تابعیت ایران راگرفت
دیکشنری فارسی به عربی
تجنس بالجنسية الإيرانية
-
جستوجو در متن
-
naturalisation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تابعیت، قبول تابعیت، خوگیری
-
ملیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] ← تابعیت
-
fluentness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تابعیت
-
tautnesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تابعیت