کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تابستانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
summeriest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تابستانی ترین
-
summerlay
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تابستانی
-
summer tanager
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکارچی تابستانی
-
summer flounder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرچنگ تابستانی
-
summer solstice
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انقلاب تابستانی
-
summer cypress
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سایپرس تابستانی
-
morning coat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کت تابستانی
-
summer duck
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اردک تابستانی
-
summer camp
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمپ تابستانی
-
خان غرد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) xānqard خانۀ تابستانی.
-
daylight-savings time
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساعت تابستانی
-
صیفی
واژگان مترادف و متضاد
تابستانه، تابستانی ≠ شتوی
-
خان غرد
فرهنگ فارسی معین
(غَ) (اِمر.) خانة تابستانی .
-
ورواره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹وروار، فروار، فرواره› [قدیمی] varvāre بالاخانه؛ غرفه؛ خانۀ تابستانی.
-
صندل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: sandale، مٲخوذ از لاتینی] sandal نوعی کفش تابستانی و روباز.