کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تئوفیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تئوفیل
لغتنامه دهخدا
تئوفیل . [ ت ِ ءُ ] (اِخ ) اسقف انطاکیه . رجوع به ثئوفیل در همین لغت نامه شود.
-
تئوفیل
لغتنامه دهخدا
تئوفیل . [ ت ِ ءُ ] (اِخ ) امپراتور بیزانس . رجوع به ثئوفیل در همین لغت نامه شود.
-
تئوفیل
لغتنامه دهخدا
تئوفیل . [ ت ِ ءُ ] (اِخ ) مستشار حقوقی یونان و یکی از نویسندگان مجموعه ٔ قوانین ژوستینین است .
-
واژههای مشابه
-
تئوفیل دو ویو
لغتنامه دهخدا
تئوفیل دو ویو. [ ت ِ ءُ دُ ی ُ ] (اِخ ) شاعر فرانسوی . رجوع به ویو شود.
-
جستوجو در متن
-
لفبور
لغتنامه دهخدا
لفبور. [ ل ُ ف ِ ] (اِخ ) تئوفیل . جهانگرد فرانسوی ، مولد نانت (1811-1859 م .). وی سه بار در حبشه مسافرت کرده است .
-
استن لن
لغتنامه دهخدا
استن لن . [ اِ ت َ ل َ ] (اِخ ) تئوفیل الکساندر. رسام فرانسوی ، مولد لُزان (1859 - 1923 م .).
-
لاتور دورنی
لغتنامه دهخدا
لاتور دورنی . [ دُ وِ رْن ْی ْ ](اِخ ) تئوفیل کرت دو. نام صاحبمنصب فرانسوی ، مولد کارهکس . مقتول در اُبِرهزن (باویر) (1743-1800 م .).
-
پف فل
لغتنامه دهخدا
پف فل . [ پْف ِ / پ ِ ف ِ ف ِ ] (اِخ ) تئوفیل - کُنار. داستانسرا و ادیب آلمان متولد در کلمار بسال 1736 م . و متوفی در همان محل بسال 1809.
-
بان ویل
لغتنامه دهخدا
بان ویل . (اِخ ) تئودور. شاعر فرانسوی است متولد سال 1823 و درگذشته به سال 1891 م . او پیروی از مکتب ویکتور هوگو و آلفرد دوموسه و تئوفیل گوتیه میکرده است .
-
پلوز
لغتنامه دهخدا
پلوز. [ پ ِ ] (اِخ ) تئوفیل ژول . شیمی دان فرانسوی . تولد در والنی بسال 1807م . و وفات در1867. وی تتّبعاتی درباب قند چغندر کرده و به کشف بعض عناصر جدید توفیق یافته است .
-
ثقیل
لغتنامه دهخدا
ثقیل . [ ث َ ] (اِخ ) نام پسر یکی از سلاطین روم :ابر میسره پور قیصر ثقیل ابر میمنه قیصر و کوس و پیل . فردوسی (لغت نامه ٔ شاهنامه ٔ ولف ص 725).شاید این لفظ ثفیل باشدصورتی از تئوفیل .
-
توفیل
لغتنامه دهخدا
توفیل . (اِخ ) به ضبط مرحوم دهخدا: تئوفیل . امپراتور روم شرقی (829-842 م .) است . وی در اجرای عدالت سختگیر و بی رحم و در فنون نظامی سرداری بلندپایه بود. او در توسعه ٔ امپراتوری روم شرقی اقداماتی کرد.(از لاروس ). در سنه ٔ 223 هَ . ق . با مسلمین جنگ کر...
-
گوتیه
لغتنامه دهخدا
گوتیه . [ گ ُ ی ِ ] (اِخ ) تئوفیل (1811 -1872 م .). نویسنده ٔ فرانسوی که در تارب متولد شد. وی ابتدا از طرفداران جدی رمانتیسم بود ولی بعداً بی آنکه از گذشته ٔ خود پشیمان باشد به جایی رسید که شعر باسوزوگدازی درباره ٔ زیبایی واقعی در کتاب «میناها و نگین...