کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تئوریسین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تئوریسین
/te'orisiyan/
معنی
کسی که اصول و مبانی علمی را میداند و میتواند تئوری بدهد یا از تئوریهای موجود برای تحلیل پدیدهها استفاده کند؛ نظریهپرداز.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
فرضیهپرداز، نظریهپرداز
دیکشنری
theoretician
-
جستوجوی دقیق
-
تئوریسین
واژگان مترادف و متضاد
فرضیهپرداز، نظریهپرداز
-
تئوریسین
فرهنگ فارسی معین
(تِ ئُ یَ) [ فر. ] (اِ.) کسی که دربارة مسائل اجتماعی یا سیاسی یا علمی نظریه های جدید ارائه دهد، نظریه پرداز (فره ).
-
تئوریسین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فرانسوی: théoricien] te'orisiyan کسی که اصول و مبانی علمی را میداند و میتواند تئوری بدهد یا از تئوریهای موجود برای تحلیل پدیدهها استفاده کند؛ نظریهپرداز.
-
تئوریسین
واژهنامه آزاد
نگره پرداز.
-
جستوجو در متن
-
teeteringly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تئوریسین
-
theorician
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تئوریسین
-
theorbist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تئوریسین
-
فرضیهساز
واژگان مترادف و متضاد
تئوریپرداز، تئوریسین، نظریهپرداز
-
نظریهپرداز
واژگان مترادف و متضاد
تئوریسین، فرضیهپرداز، فرضیهساز ≠ عملگر
-
theosophists
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تئوریسین ها، اهل عرفان