کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تأیید حکم دادگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تأیید کردن
لغتنامه دهخدا
تأیید کردن . [ ت َءْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تأیید. پشتیبانی کردن . نیرومند کردن . چیزی یا کسی را مؤید کردن . چیزی یا کسی را مورد تأیید قرار دادن . رجوع به تأیید شود.
-
زاده ٔ تأیید
لغتنامه دهخدا
زاده ٔ تأیید. [ دَ / دِ ی ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) آن که بدست حق بوجود آید. کسی که منظورنظر خدا است . خدا او را بزرگ کرده است : این زاده ٔ تأیید و برآورده ٔ حق راای چرخ نکوپرور و ای بخت نکودار.سنائی .
-
صاحب تأیید
لغتنامه دهخدا
صاحب تأیید. [ ح ِ ت َءْ ] (ص مرکب ) ورجمند. دارای فره ٔ ایزدی . مؤید : پادشاه صاحب تأیید شنید که شیخ شاه ، کرت دیگر در شروان رایت طغیان برافراشته ... (حبیب السیر جزء چهارم از ج 3 ص 352).
-
اهل تأیید
لغتنامه دهخدا
اهل تأیید. [ اَ ل ِ ت َءْ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اهل تأویل . اهل باطن . رجوع به جامعالحکمتین و فهرست آن شود.
-
تایید ادعا
دیکشنری فارسی به عربی
زعم
-
تایید کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اکد , ايد , ثانية
-
قابل تایید
دیکشنری فارسی به عربی
قابل للتصديق
-
accreditation range
گستره تأیید اعتبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مجموعۀ سطوح اجباریِ واپایش دسترسی برای ذخیرهسازی و پردازش و انتقال دادهها که نشاندهندۀ حساسیت دادههاست
-
accreditation body
نهاد تأیید اعتبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] سازمان مستقلی که مسئول ارزیابی سایر سازمانها براساس استاندارد مشخص و تأیید رسمی سازمانهای حائز شرایط است
-
accreditation authority
مرجع تأیید اعتبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نهاد ثالث مستقلی که ساختار سازمانی و مسئولیتها و کارکردها و روالها و فرایندها و منابع سازمان صدور گواهی را بررسی میکند
-
attributes authority
مرجع تأیید ویژگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] هستاری رسمی با اختیار وارسی ویژگیهای منتسب به یک هویت
-
accreditation phase
مرحلۀ تأیید اعتبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مرحلۀ سوم در فرایند تأیید اعتبار که در آن ارزیابی نهاییِ مخاطرات سامانه و بهروزرسانی طرح امنیت و آمادهسازی یافتههای تأیید اعتبار و اعلام تصمیم مربوط به تأیید اعتبار انجام میشود
-
non-repudiation of approval
سلب انکار تأیید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی برای آنکه مسئول تأیید محتوای پیام نتواند تأییدِ خود را انکار کند
-
accreditation package
بسته تأیید اعتبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مجموعۀ طرح امنیت سامانه و مستنداتی که مبنای تصمیمگیری دربارۀ اعتبارند
-
به تأیید رساند
دیکشنری فارسی به عربی
أبرَمَ