کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تأکد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تأکد
معنی
(تَ أَ کُّ) (مص ل .) استوار شدن ، محکم شدن .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تأکد
فرهنگ فارسی معین
(تَ أَ کُّ) (مص ل .) استوار شدن ، محکم شدن .
-
واژههای مشابه
-
تأکد
لغتنامه دهخدا
تأکد. [ ت َ ءَک ْ ک ُ ] (ع مص ) (از «وک د») استوار شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (از منتهی الارب ) (از (قطر المحیط) (دهار) (زوزنی ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). اشتداد. استحکام . توثق . تؤکد. (از اقرب الموارد).
-
تاکد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] ta'akkod استوار گشتن چیزی یا امری؛ محکم شدن؛ استوار شدن.
-
واژههای همآوا
-
تاکد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] ta'akkod استوار گشتن چیزی یا امری؛ محکم شدن؛ استوار شدن.
-
جستوجو در متن
-
متأکد
لغتنامه دهخدا
متأکد. [ م ُ ت َ ءَک ْ ک َ ] (ع ص ) مضبوط. || مستحکم . || برقرار. || مکرر. (ناظم الاطباء). و رجوع به تأکد شود.
-
توکد
لغتنامه دهخدا
توکد. [ ت َ وَک ْ ک ُ ] (ع مص ) استوار شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار). استوار گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد). تأکد. (آنندراج ) (اقرب الموارد).
-
واجب
لغتنامه دهخدا
واجب . [ ج ِ ] (ع ص ، اِ) لازم . (اقرب الموارد) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). حتمی . ناگزیر. (ناظم الاطباء). گرور . (برهان ) (ناظم الاطباء). بایسته . بایا. (ناظم الاطباء). حتم . (دهار) (ترجمان قرآن عادل ). بودنی . محتوم : واجب نبود به کس ...