کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تأسف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تأسف
معنی
( تَ أَ سُُ) [ ع . ] (مص ل .) دریغ خوردن ، اندوه خوردن .
فرهنگ فارسی معین
برابر فارسی
دریغ، افسوس
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تأسف
فرهنگ واژههای سره
دریغ، افسوس
-
تأسف
فرهنگ فارسی معین
( تَ أَ سُُ) [ ع . ] (مص ل .) دریغ خوردن ، اندوه خوردن .
-
واژههای مشابه
-
تاسف
واژگان مترادف و متضاد
۱. اسف، افسوس، اندوه، پشیمانی، تحسر، تلهف، حسرت، دریغ، غصه، غم، فسوس، لهف، ندامت ۲. افسوس خوردن، اندوهناک شدن، حسرت داشتن، دریغ خوردن
-
تاسف
فرهنگ واژههای سره
شوربختی، افسوس، دریغ
-
تأسف
لغتنامه دهخدا
تأسف . [ ت َ ءَس ْ س ُ ] (ع مص ) اندوه خوردن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (آنندراج ). تلهف . (اقرب الموارد) (قطر المحیط). دریغ و درد خوردن و اندوهگین گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اندوه و غم و حسرت خوردن . (فرهنگ نظام ) : لکن لدغ الحرقة و...
-
تاسف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] ta'assof ۱. دریغ خوردن؛ افسوس خوردن.۲. اندوهگین شدن.۳. غمگینی.
-
تاسف
دیکشنری فارسی به عربی
اسف , حي
-
تاسف خوردن
واژگان مترادف و متضاد
دریغخوردن، افسوس خوردن، متاسف بودن، دستخوش اندوه شدن، غم خوردن، غمین شدن، مغموم گشتن
-
تاسف بار
فرهنگ واژههای سره
اندوه بار
-
تاسف خوردن
فرهنگ واژههای سره
دریغ خوردن، افسوس خوردن
-
تأسف خوردن
فرهنگ واژههای سره
اندوه خوردن، دریغ خوردن
-
تأسف خوردن
لغتنامه دهخدا
تأسف خوردن . [ ت َ ءَس ْ س ُ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) اندوه خوردن . افسوس خوردن .دریغ خوردن : بسیار تأسف خورد و توجع نمود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 371). و بر تعجیلی که از تسویل شیطان و تخییل بهتان رفته تأسف ها خورد. (سندبادنامه ص 153). دوان آمد ...
-
تأسف آور
لغتنامه دهخدا
تأسف آور. [ ت َ ءَس ْ س ُ وَ ](نف مرکب ) تأسف انگیز. که اندوه و حسرت آورد. که دریغ و درد انگیزد. رجوع به تأسف و ترکیبات آن شود.
-
تأسف انگیز
لغتنامه دهخدا
تأسف انگیز. [ ت َ ءَس ْ س ُ اَ ] (نف مرکب ) تأسف آور. که تأسف آورد. که دریغ و درد آورد. که اندوه و حسرت آورد. رجوع به تأسف و ترکیبات آن شود.