کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیگناه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بیگناه
مترادف و متضاد
بیتقصیر، مبرا، بیگنه، معصوم ≠ گناهکار، بزهکار
دیکشنری
impeccable
-
جستوجوی دقیق
-
بیگناه
واژگان مترادف و متضاد
بیتقصیر، مبرا، بیگنه، معصوم ≠ گناهکار، بزهکار
-
بیگناه
دیکشنری فارسی به عربی
بريء
-
واژههای مشابه
-
ادم بیگناه
دیکشنری فارسی به عربی
بريء
-
واژههای همآوا
-
بی گناه
لغتنامه دهخدا
بی گناه . [ گ ُ ] (ص مرکب ) بی جرم . (آنندراج ). بی جناه . بی جرم و بی تقصیر. (ناظم الاطباء) : اگر ما بشوریم بر بی گناه پسندد کجا داور هور و ماه . فردوسی .چرا جنگجوی آمدی با سپاه چرا کشت خواهی مرا بی گناه . فردوسی .هزاران سر مردم بی گناه بدین گفت تو ...
-
بی گناه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹بیگنه› bigonāh ویژگی کسی که گناهی نکرده و مرتکب جرمی نشده؛ بیتقصیر.
-
جستوجو در متن
-
معصوم
فرهنگ واژههای سره
بیگناه
-
bigonial
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیگناه
-
buffoonish
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیگناه
-
indigenate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیگناه
-
ungod
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیگناه
-
بريء
دیکشنری عربی به فارسی
بيگناه , بي تقصير , مبرا , مقدس , معصوم , ادم بيگناه , ادم ساده , بي ضرر
-
خُشک و تَر
فرهنگ گنجواژه
همه،بیگناه و باگناه.