کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیگزاده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بیگزاده
لغتنامه دهخدا
بیگزاده . [ ب َ / ب ِ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) بیکزاده . فرزند بیک . رجوع به بیک زاده شود.
-
جستوجو در متن
-
بیگزادگی
لغتنامه دهخدا
بیگزادگی . [ ب َ / ب ِ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی بیگزاده . رجوع به بیگزاده شود.
-
بیکزاده
لغتنامه دهخدا
بیکزاده . [ ب َ دَ / ب ِ دِ ] (ص مرکب ) (از: بیک + زاده ) بیگزاده . بکزاده . فرزند بیک . از خانواده ٔ اشراف و نجبا. رجوع به بک و بیک و بیگ شود.
-
بگزاده
لغتنامه دهخدا
بگزاده . [ ب َ دَ / دِ ] (ص مرکب ) شاهزاده . (ناظم الاطباء). امیرزاده و رئیس و شریف . (آنندراج ). پسر امیر. امیرزاده . بیگزاده . بکزاده . || سوار. (ناظم الاطباء).
-
بیکزاده ثمرنیان
لغتنامه دهخدا
بیکزاده ثمرنیان . [ ب َ دَ ث َ م ُ ] (اِخ ) بیگزاده ثمرنیان . از ایلات اطراف ارومیه ٔ آذربایجان و مرکب از 400 خانوار است . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان ص 110 شود.
-
بیکزاده حیدری
لغتنامه دهخدا
بیکزاده حیدری . [ ب َ دَ ح َ دَ ] (اِخ ) بیگزاده حیدری . از ایلات اطراف ساوجبلاغ مکری آذربایجان و مرکب از 1500 خانوار است . شغل آنها زراعت و گله داری است . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان ص 110 شود.