کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
LR-WPAN
شیبیک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← شبکۀ شخصی بیسیم کمسرعت
-
جغری بیک
لغتنامه دهخدا
جغری بیک . [ ج َ ب َ ] (اِخ ) جغری . چغری . جغربیک . چغری بیک . رجوع به جغری و چغری بیک شود.
-
پیرعلی بیک
لغتنامه دهخدا
پیرعلی بیک . [ ع َ ب َ ] (اِخ ) حاکم ساوه بعهد سلطان مرادمیرزا فرزند یعقوب میرزا. وی بدست این امیرزاده بقتل رسیده است . (حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 445 و 446).
-
پیرقلی بیک
لغتنامه دهخدا
پیرقلی بیک . [ ق ُ ب َ ] (اِخ ) از اقربای یوسف بیک استاجلو. صادقی کتابدار گوید: در زمان شاه مرحوم [شاه طهماسب اول ] لله ٔ سلطان حسین میرزا (فرزند بهرام میرزا حاکم قندهار) بود. دولتمندست شعر هم میگویدو دیوانی به اتمام رسانیده است . این بیت از اوست :خط...
-
پیری بیک
لغتنامه دهخدا
پیری بیک . [ ب َ ] (اِخ ) برادر میرشیخ نورالدین از معاصران امیرتیمور گورکان : امیرتیمور گورکان در اُترار به سرای وی فرود آمده است . (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 532).
-
حکمت بیک
لغتنامه دهخدا
حکمت بیک . [ ح ِم َ ] (اِخ ) شریف . از نویسندگان است . او راست : 1- تاریخ سیام طرابلس چ 1316 هَ . ق . 2- سعادةالمعاد فی مختصر شرح بانت سعاد چ دمشق . 3- الفوائدالکبری فی سیاحات الصغری . 4- قصاری الهمم ، مختصر شرح لامیة العجم چ طرابلس 1906 م . 5- کلمات...
-
دده بیک
لغتنامه دهخدا
دده بیک . [ دَ دَ ب َ ] (اِخ ) از امراء صوفیه به عهده شاه اسماعیل صفوی و ایالت مروشاه جهان داشت .اما چون بسبب توهم ورود سپاه اوزبک شهر را رها کرد و در النگ رادکان به حضورشاه رسید شاه دستور داد که بواسطه ٔ آن حرکت ناهنجار جامه ٔ نسوان بر او بپوشانندو ...
-
شادی بیک
لغتنامه دهخدا
شادی بیک . [ ب َ ] (اِخ ) (غیاث الدین ) از اولاد واحفاد جوجی خان پسر ارشد چنگیزخان از خانان دشت قبچاق . رجوع به تاریخ حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 76 شود.
-
صادق بیک
لغتنامه دهخدا
صادق بیک . [ دِ ب َ ] (اِخ ) رجوع به صادقی کتابدار شود.
-
شجاع بیک
لغتنامه دهخدا
شجاع بیک .[ ش ُ ب َ ] (اِخ ) بزرگترین پسر شجاع الدین ذوالنون ارغون (امیر). وی مدتی از طرف پدر حکومت قندهار داشت . رجوع به مجلد سوم حبیب السیر چ کتابخانه ٔ خیام شود.
-
قابیلان بیک
لغتنامه دهخدا
قابیلان بیک . [ ] (اِخ ) از قورچیان سرکار سلاطین صفویه است . از اوست :درنگ چیست اگر با منت سر جنگ است بیا که شیشه ٔ ما نیز طالب سنگ است .(از آتشکده ٔ آذر با تعلیق جعفر شهیدی ص 20).
-
قایت بیک
لغتنامه دهخدا
قایت بیک . [ ب ِ ] (اِخ ) رجوع به اشرف (قایتبای ) شود.
-
علی بیک
لغتنامه دهخدا
علی بیک . [ ع َ ب َ ] (اِخ ) ابن امیر محمد برندق برلاس (میرزا...) وی از شاهزادگان تیموری بود. هنگامی که محمد بابرشاه در حال مرگ بود و می خواست بین فرزندان خود و سایر شاهزادگان ، پیمان اتحاد و دوستی ببندد، این علی بیک که جزو ارکان حسین میرزا بود نیز د...
-
علی بیک
لغتنامه دهخدا
علی بیک . [ ع َ ب َ ] (اِخ ) ابن قراعثمان . وی بعد از پدرش امیر قراعثمان ، بر دیاربکر حاکم بود و پس از او پسرش حسن بیک به حکومت آنجا رسید که بعدها توانست بر امیر جهانشاه بن قرایوسف غلبه کند و خود به سلطنت برسد. (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 429).
-
علی بیک
لغتنامه دهخدا
علی بیک . [ ع َ ب َ ] (اِخ ) چاکرلو. وقتی شاه اسماعیل صفوی پیش از رسیدن سلطنت برای زیارت مرقد جدش شیخ صفی الدین به اردبیل رفت ، این علی بیک چاکرلو حاکم آنجا بود. (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 448).