کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیکفایت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بیکفایت
مترادف و متضاد
بیصلاحیت، بیعرضه، بیلیاقت، ناقابل، نالایق ≠ باعرضه، باکفایت
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بیکفایت
واژگان مترادف و متضاد
بیصلاحیت، بیعرضه، بیلیاقت، ناقابل، نالایق ≠ باعرضه، باکفایت
-
واژههای همآوا
-
بی کفایت
لغتنامه دهخدا
بی کفایت . [ ک ِ ی َ ] (ص مرکب ) (از: بی + کفایت ) بی لیاقت . که از عهده ٔ کاری برنیاید. رجوع به کفایت شود.
-
جستوجو در متن
-
باعرضه
واژگان مترادف و متضاد
باجربزه، بالیاقت، باهمت، جراتمند، عرضهدار، عرضهمند، لایق ≠ بیعرضه، بیکفایت، نالایق
-
باکفایت
واژگان مترادف و متضاد
باجربزه، باعرضه، کاردان، باوجود، شایسته، لایق ≠ بیکفایت، نالایق
-
بیبخار
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیلیاقت، بیعرضه، بیکفایت ≠ باعرضه ۲. بیدستوپا، پخمه، دستوپاچلفتی،
-
بیدستوپا
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیعرضه، بیکفایت، بیبخار، دستوپا چلفتی ۲. ناتوان، ضعیف
-
نامستعد
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیکفایت، ناشایسته، نالایق ۲. نامهیا ≠ لایق، مستعد، ۳. آماده
-
بچهننه
واژگان مترادف و متضاد
۱. تنبل ۲. لوس، ننر ۳. نازپرورد، نازپرورده ۴. بیکفایت، نالایق ۵. بیشهامت، ترسو
-
ناشایسته
واژگان مترادف و متضاد
۱. ناشایست ۲. بیکفایت، ناسزاوار، نالایق، غیرمستحق ۳. ناپسند، نادرست، ناروا، نامتناسب، نامعقول، نامقبول، ناهموار ≠ شایسته
-
نالایق
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیصلاحیت، بیعرضه، بیقابلیت، بیکفایت، غیرمستعد، غیرمستحق، نامستعد، ناشایسته، نامناسب ۲. بیارج، کمبها ≠ شایسته، لایق، مستعد
-
بیعرضه
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیحال، بیصلاحیت، بیبخار، بیکفایت، بیلیاقت، نالایق ≠ باکفایت، لایق ۲. تنبل، ناکارآمد، لش ≠ کارآ، کارآمد، باعرضه، عرضهمند
-
نامناسب
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیجا، بیتناسب، بیمورد، نابجا، نابهنگام، ناجور، ناسازگارنامتناسب، نامعقول، ناهمسان، ناهمگون ۲. بیکفایت، ناشایست، نالایق ≠ بجا، مناسب
-
عاجز
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیچاره، بیحال، خسته، درمانده، راجل، زبون، زمینگیر، ضعیف، فرومانده، کمزور، مانده، ناتوان، هاژ ۲. بیکفایت، نالایق ۳. اعمی، علیل، کور، نابینا ≠ قادر