کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیکران پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بیکران
/bikarān/
معنی
بیکرانه؛ بیپایان؛ نامحدود.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بیپایان، بیکرانه، نامحدود ≠ کرانمند
دیکشنری
immeasurable
-
جستوجوی دقیق
-
بیکران
واژگان مترادف و متضاد
بیپایان، بیکرانه، نامحدود ≠ کرانمند
-
بیکران
فرهنگ فارسی معین
(کَ) (ص مر.) بی پایان ، نامحدود.
-
بیکران
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) bikarān بیکرانه؛ بیپایان؛ نامحدود.
-
بیکران
دیکشنری فارسی به عربی
ازل , بلا حدود , غير محدد , هائل , واسع
-
واژههای مشابه
-
unbounded interval
بازۀ بیکران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] بازهای از اعداد حقیقی که یک مجموعۀ کراندار نباشد
-
واژههای همآوا
-
بی کران
لغتنامه دهخدا
بی کران . [ ک َ ] (ص مرکب ) (از: بی + کران ) بی کرانه . بی حد. بی نهایت . (آنندراج ). بی پایان . غیرمحدود. (ناظم الاطباء). نامحدود : نعمتش پاینده باد و دولتش پیوسته باددولت او بی کران و نعمت او بی کنار. فرخی .عمر تو بادا بی کران سود تو بادا بی زیان ه...
-
جستوجو در متن
-
بینهایت
فرهنگ واژههای سره
بیکران
-
بی حد و حصر
فرهنگ واژههای سره
بی اندازه، بیکران
-
لایتناهی
فرهنگ واژههای سره
بی پایان، بیکران
-
unbounded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدون محدودیت، بیکران، نا محدود
-
immeasurable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی اندازه، بیکران، بی قیاس، پیمایش ناپذیر
-
vaster
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وستر، وسیع، عظیم، بزرگ، پهناور، فراوان، زیاد، بیکران