کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیکر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بیکر
لغتنامه دهخدا
بیکر. [ ] (اِ) این کلمه مرادف بندآب در نسخه ای از لغت نامه ٔ اسدی در کلمه ٔ ورغ آمده است : ورغ بندآب باشد یعنی بیکر (؟).
-
بیکر
لغتنامه دهخدا
بیکر. [ ب ِ ک ِ ] (اِخ ) (جزیره ٔ...) جزیره ای کوچک مرجانی بمساحت 2/6 کیلومتر مربع در اقیانوس کبیر مرکزی نزدیک استوا متعلق به ایالات متحده ٔ امریکا. (از دائرة المعارف فارسی ).
-
واژههای مشابه
-
Baker and Hill osteotomy
استخوانبُری بیکر و هیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] برش پاشنه و وارد کردن گوِهای از استخوان در آن برای اصلاح تغییر شکل استخوان مچ پا
-
جستوجو در متن
-
baker's eczema
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اگزمای بیکر
-
baker's dozen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوازده بیکر، سیزده
-
Harriet Beecher Stowe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هریت بیکر استو
-
Norma Jean Baker
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نورما ژان بیکر
-
baker's yeast
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مخمر بیکر، نوعی مخمر ابجو
-
Mary Morse Baker Eddy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مریم مورس بیکر ادی
-
baker
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیکر، نانوا، خباز
-
Harriet Elizabeth Beecher Stowe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هریت الیزابت بیکر استو
-
Mary Baker Eddy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مری بیکر ادی