کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیناس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بیناس
/binās/
معنی
دریچه؛ پنجرۀ خانه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بیناس
لغتنامه دهخدا
بیناس . (اِ) دریچه ٔ خانه را گویند. (برهان ). بیناسگ . دریچه ٔ خانه را گویند. (از منتهی الارب ) (انجمن آرا). دریچه . (جهانگیری ). پیناس . (آنندراج ).
-
بیناس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پنیاس، پنیاسک› [قدیمی] binās دریچه؛ پنجرۀ خانه.
-
جستوجو در متن
-
بیناسگ
لغتنامه دهخدا
بیناسگ . (اِ) دریچه . (شرفنامه ٔ منیری ). رجوع به بیناس و بیناسک شود.
-
بیناسک
لغتنامه دهخدا
بیناسک . (اِ) بیناس . پیناسک .دریچه ٔ خانه . (از برهان ). پیناس . (جهانگیری ) (ناظم الاطباء). پینسک . بیناسگ . دریچه . (شرفنامه ٔ منیری ).