کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیقیاس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بیقیاس
مترادف و متضاد
بیاندازه، بیحد، بیشمار، بیمر ≠ معدود
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بیقیاس
واژگان مترادف و متضاد
بیاندازه، بیحد، بیشمار، بیمر ≠ معدود
-
واژههای همآوا
-
بی قیاس
لغتنامه دهخدا
بی قیاس . (ص مرکب ) (از: بی + قیاس ) بی حساب . بی شمار. (آنندراج ). خارج از حد و اندازه . بی پایان . بی انتها. غیرقابل بیان و تفسیر. (ناظم الاطباء) : بگذرانیدی سپاه از روی دریا بی قیاس ژرف دریا باشد اندر جنب آن هر یک قلیل . فرخی .ای بی قیاس و دولت تو...
-
بی قیاس
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] biqiyās بیاندازه؛ بیشمار؛ بیکران.
-
جستوجو در متن
-
نامعدود
واژگان مترادف و متضاد
بیحساب، بیشمار، بیشمر، بیقیاس، ناشمرده ≠ معدود
-
بیشمار
واژگان مترادف و متضاد
بسیار، بیاندازه، بیحد، بیحساب، بیقیاس، بیمر، بینهایت، جزیل، زیاد، سرسامآور، فراوان، نامحدود، نامعدود ≠ معدود
-
بیحد
واژگان مترادف و متضاد
۱. بسیار، بیحساب، بیشمار، بیقیاس، بیمر، بینهایت، جزیل، فراوان، وافر، بیاندازه ≠ کم، قلیل، معدود ۲. بیانتها، بیکران، نامتناهی، نامحدود ≠ محدود
-
محافظت
لغتنامه دهخدا
محافظت . [ م ُ ف َ ظَ ] (ع مص ) مراقبت . نگاهبانی کردن . (آنندراج ). محافظة. نگاهبان چیزی بودن .حفظ کردن . || نگاهداشت . نگهداشت . نگاهداری چیزی را. نگاه داشتن . مواظبت . مداومت . مراعات . ذب . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به محافظة شود.- محافظت...
-
غرس
لغتنامه دهخدا
غرس . [ غ َ ] (ع مص ) درخت نشانیدن بر زمین . (منتهی الارب ) (آنندراج ) . مغروس نعت است از آن . (آنندراج ). درخت نشاندن و چیزی کاشتن .(برهان قاطع). درخت نشاندن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ) (غیاث اللغات ). نشاندن . نشانیدن . درنشاندن . غرز. ||...
-
غایرخان
لغتنامه دهخدا
غایرخان . [ ی ِ ] (اِخ ) لقب اینال حق حاکم اترار و از امرای سپاهیان خوارزمشاه که مسبب حمله ٔ چنگیز به ایران گردید. مؤلف جهانگشا آرد: چون جماعت تجار (تجار مغولی که به امر چنگیز برای تجارت آمده بودند) بشهر اترار رسیدند امیر آن اینال حق بود یکی از اقار...
-
آهنگ
لغتنامه دهخدا
آهنگ . [ هََ ] (اِ) قصد. عزم . عزیمت . عمد. (ادیب نطنزی ). تعمد. نیت . بسیج . تأمیم . استواء. اندیشه .توجه به . برفتن بسوی . حرد. نحو. اراده : خسرو غازی آهنگ بخارا داردزده از غزنین تا جیحون تاژ و خرگاه . بهرامی .بد گشت چرخ با من بیچاره وآهنگ جنگ دار...