کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیقور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بیقور
لغتنامه دهخدا
بیقور. (معرب ، اِ) چارپای خرد. مشتق از کلمه ٔ پیکوس لاتینی . (النقود العربیة ص 160).
-
بیقور
لغتنامه دهخدا
بیقور. [ ب َ / ب ِ ] (اِ) لولو. یک سرودو گوش . بخ . کخ . (یادداشت مؤلف ). رجوع به کخ شود.
-
بیقور
لغتنامه دهخدا
بیقور. [ ب َ / ب ِ ] (ع اِ) اسم جمعِ بَقَر. (منتهی الارب ). رجوع به بقر شود.
-
واژههای همآوا
-
بی غور
لغتنامه دهخدا
بی غور. [ غ َ / غُو ] (ص مرکب ) (از:بی + غور) بی پایاب . کم عمق و پایاب . || بی اندیشه و بی فکر. (ناظم الاطباء). رجوع به غور شود.
-
جستوجو در متن
-
باقر
لغتنامه دهخدا
باقر. [ ق ِ ] (ع ص ) شکافنده و گشاینده و وسعت دهنده . (از اقرب الموارد). شکافنده و گشاینده و فراخ کننده . (از منتهی الارب ). شکافنده و گشاینده . (ناظم الاطباء). || مرد بسیار علم . (آنندراج ) (غیاث اللغات ): هو باقر علم ؛ یعنی او وسعت دهنده ٔ علم و مت...
-
کخ
لغتنامه دهخدا
کخ . [ ک ُ / ک َ / ک ِ ] (اِ) صورتی باشد زشت که کودکان را بدان ترسانند. (فرهنگ اسدی ). هر صورت مهیب و زشتی باشد که بسازند و اطفال را بدان ترسانند. (برهان ) (آنندراج ). صورت زشت باشد که طفلان را بدان ترسانند. (صحاح الفرس ) (غیاث اللغات ). صورت زشتی که...