کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیقة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بیقة
لغتنامه دهخدا
بیقة. [ ق َ ] (ع اِ) دانه ای است سبز کلانتر از کرسنه نان و طبیخ آن را میخورند و آن را مقشر کرده به گاوان دهند و گاوان را چاق و فربه کند. (منتهی الارب ).
-
واژههای مشابه
-
دست بیقه شدن با
دیکشنری فارسی به عربی
شجار
-
جستوجو در متن
-
scuffled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زدن، دست بیقه شدن با، کشمکش کردن
-
scuffling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دادن، دست بیقه شدن با، کشمکش کردن
-
trench knife
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاقو ترانشه، چاقوی مخصوص مبارزه دست بیقه
-
scuffle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نزاع، کشمکش، مشاجره، غوغا، جنجال، ستیز، دست بیقه شدن با، کشمکش کردن
-
scuffles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کشمکش ها و نزاع، کشمکش، مشاجره، غوغا، نزاع، جنجال، ستیز، دست بیقه شدن با، کشمکش کردن
-
شجار
دیکشنری عربی به فارسی
دادوبيداد , سروصداکردن , نزاع وجدال کردن , جنجال , قيل وقال , مزاحمت , زد وخورد , بلوا , ترس , وحشت , غوغا , نبرد , نزاع , ترساندن , هراسانيدن , جنگ کردن , ساييدن , فاقدنيرو کردن , ضعيف کردن , فرسوده شدن , پرخاش , دعوي , دعوا , ستيزه , اختلا ف , گله ...
-
آویزان
لغتنامه دهخدا
آویزان . (نف ، ق ) در حال آویختگی . || آویخته . معلق . آونگ . آون . دروا. آونگان . دلنگان .- آویزان کردن ؛ آویختن . تعلیق . || جنگ و گریز کنان . گریز و آویز کنان : غوریان دررمیدند و هزیمت شدند وآویزان میرفتند تا ده . (تاریخ بیهقی ). || مشغول . دست ب...