کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیش رویش ساروجه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
anaphylaxis, anaphylactic shock
بیشدفاعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] افزایش ناگهانی حساسیت براثر قرار گرفتن در معرض یک پادگن خاص که عموماً با واکنشهای شدید همراه است و جان فرد را به خطر میاندازد
-
hypermetabolism
بیشدگرگشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] وضعیتی که در آن تجزیۀ پروتئین و میزان دفع نیتروژن بیمار بیش از حد طبیعی است
-
overblowing
بیشدَمش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] فرایندی در نواختن سازهای بادی که در آن با افزایش شدت دمیدن، منطقۀ صوتی بالاتر حاصل میشود و بسامد پایگی نتِ درحالاجرا به بسامدِ هارمونیکهای (harmonics) بالاتر میرسد
-
hyperpnea
بیشدَمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] تنفسی عمیقتر یا سریعتر از تنفس عادی در هنگام استراحت
-
overbooking, oversale
بیشذخیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ذخیرۀ جا بیش از ظرفیت یک پرواز برای جبران عدم حضور مسافر یا ذخیرهسازیهای مکرر
-
hyperplasia
بیشرویش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] افزایش تعداد یاختههای بهنجار در بافت یا عضو
-
overnutrition 2
بیشغذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] دریافت بیشازحد مواد مغذی و انرژی در یک دورۀ زمانی
-
hypercatabolism
بیشفروگشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] وضعیتی که در آن مصرف انرژی بیمار بسیار بیشتر از حد عادی است و درنتیجه، نیاز غذایی او افزایش مییابد
-
hyperactive
بیشفعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ویژگی فرد دارای بیشفعالی
-
hyperactivity
بیشفعالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فعالیت حرکتی بیشازحد همراه با بیقراری و پاسخ شدید
-
hyperpolarization
بیشقطبش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] منفیتر شدن پتانسیل غشا نسبت به حالت استراحت متـ . بیشقطبیدگی
-
بیشقطبیدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ← بیشقطبش
-
hyperpolarized
بیشقطبیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ویژگی غشایی که دچار بیشقطبیدگی شده باشد
-
hyperextension
بیشکشش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] کشش شدید یا بیشازحد یک اندام یا بخشی از آن
-
overtide
بیشکِشَند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، ژئوفیزیک] یک جزء هماهنگ کِشَندی (harmonic tidal constituent) در آب کمعمق که سرعت آن مضربی از سرعت یکی از اجزای اصلی نیروی کِشَندزا است