کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیست و چهاره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بیست بیست
لغتنامه دهخدا
بیست بیست . (ق مرکب ) بیستگان . بیست تا بیست تا. به دسته های بیست تائی : دخترکان بیست بیست خفته بهر سوپهلو بنهاده بیست بیست بپهلو.منوچهری .
-
بیست یک
لغتنامه دهخدا
بیست یک . [ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب )از بیست یکی . یک بیستم . نصف عشر. (یادداشت مؤلف ).
-
عدد بیست
دیکشنری فارسی به عربی
عشرون
-
کنه بیست
واژهنامه آزاد
نام روستایی قدیمی در استان خراسان
-
twenty four hour chip
مژدک بیستوچهارساعته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] ← مژدک رونما
-
twenty-foot equivalent unit
واحد بیستپایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] واحد اندازهگیری معادل یک بارگُنج بیستپایی که از آن برای شمارش بارگُنجها بر روی کشتی یا پایانههای بارگُنج استفاده میشود اختـ . واب TEU
-
icosahedral symmetry
تقارن بیستوجهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] ساختار هندسی متقارن برخی ویروسها که به شکل بیستوجهی منتظم است
-
21-centimeter line, H I line, neutral hydrogen line
خط بیستویک سانتیمتر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] خط طیفی گسیلشده از اتم هیدروژن خنثی یا جذبشده در آن با بسامد 1420 مگاهرتز متـ . خط هیدروژن hydrogen line
-
جستوجو در متن
-
یمن
لغتنامه دهخدا
یمن . [ ی َ م َ ] (اِخ ) ناحیتی است از عرب آبادان و خرم و با نعمت بسیار و کشت و برز و مراعی و در قدیم مستقر ملوک آنجا شهر سعده بوده و سپس صنعا مستقر ملوک گردیده است و شهرک جرش و ناحیت صمدان و شهر سام و شهر دمار و شهر منکث و شهر صهیب و سریر از این ناح...