کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیرونسو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بیرونسو
لغتنامه دهخدا
بیرونسو. (اِ مرکب ، ق مرکب ) برونسو. سوی بیرون . ظاهر. مقابل باطن : لاف یکرنگی مزن تا از صفت چون آینه از درونسو تیرگی داری و بیرونسو صفا. خاقانی .زنان مانند ریحان سفالنددرونسو خبث و بیرونسو جمالند. نظامی (خسروو شیرین ص 197). || سمت خارج : آنچه حاجت ا...
-
واژههای همآوا
-
بیرون سو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] birunsu = برونسو
-
جستوجو در متن
-
بیرونسوی
لغتنامه دهخدا
بیرونسوی . (اِ مرکب ، ق مرکب ) برونسوی . بیرونسو. جهت خارجی چیزی . رجوع به برونسو شود.
-
درونسو
لغتنامه دهخدا
درونسو. [ دَ ] (اِ مرکب ) سوی درون . سمت داخل . جانب داخلی . مقابل برونسو. (یادداشت مرحوم دهخدا) : لاف یکرنگی مزن تا از صفت چون آینه از درونسو تیرگی داری و بیرونسو صفا. خاقانی .تا نگارستان نخوانی طارم ایام راکز برونسو زرنگار است از درونسو خاکدان . خا...
-
برونسو
لغتنامه دهخدا
برونسو. [ ب ِ / ب ُ ] (اِ مرکب ) بیرونسو. سوی بیرون . جانب بیرون . جانب وحشی . سمت خارج . مقابل درون سو : موی سر جغبوت و جامه ریمناک از برونسو باد سرد و بیمناک . رودکی .نارنج چو دو کفه ٔ سیمین ترازوهر دو ز زر سرخ طلی کرده برونسو. منوچهری .اگرچه درون ...
-
لاف زدن
لغتنامه دهخدا
لاف زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) خودستائی کردن . دعوی باطل کردن . تصلف . تیه . صَلف . طرمذه . تفیّش . بهلقة. ضنط. (منتهی الارب ).- لاف ازچیزی زدن ؛ مدعی داشتن آن بودن : ببودند تا شب در این گفتگوی همی لاف زد مردپیکارجوی . فردوسی .ترا خود همی مرد باید چ...