کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیروذ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بیروذ
لغتنامه دهخدا
بیروذ. [ ب َ ] (اِخ ) ناحیه ای است میان اهواز و شهرالطیب و چون دارای نخیل بسیار است آنرا بصره ٔ صغری نیز گفته اند و گویند که در گذشته قصبه ٔ کوره بوده و یاقوت نویسد من آن را دیده ام و عده ای بدان منسوبند. (از معجم البلدان ). بیرود. و رجوع به قاموس ال...
-
واژههای همآوا
-
بیروز
لغتنامه دهخدا
بیروز. (اِ) فیروزه . سنگی باشد سبزرنگ شبیه به زمرد لیکن بسیار کم بها و کم قیمت . (برهان ) (از رشیدی ). سنگی باشد سبزرنگ و بعضی گفته اند شیشه ٔ کبودرنگ که به پیروزه مشتبه شود. (انجمن آرا) : چنان مستم چنان مستم من امروزکه فیروزه نمیدانم ز بیروز. مولوی ...
-
بیروز
لغتنامه دهخدا
بیروز. (ص مرکب ) (از: بی + روز). بدبخت . (ناظم الاطباء)
-
بیروز
لغتنامه دهخدا
بیروز. (معرب ، ص ، اِ) معرب پیروز. رجوع به پیروز شود.
-
جستوجو در متن
-
بیرود
لغتنامه دهخدا
بیرود. [ ب َ ] (اِخ ) بیروذ. ناحیه ای از نواحی اهواز. رجوع به بیروذ شود.
-
بیروذی
لغتنامه دهخدا
بیروذی . [ ب َ ] (ص نسبی ) منسوب است به بیروذ. (از معجم البلدان ). رجوع به بیروذ شود.
-
صاحب الزنج
لغتنامه دهخدا
صاحب الزنج . [ ح ِ بُزْ زَ ](اِخ ) ابن اثیر در حوادث سال 255 هَ . ق . گوید: به شوال این سال در فرات بصره مردی خروج کرد و خود را علی بن محمدبن احمدبن عیسی بن زیدبن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب خواند و زنگیان را که در سباخ بودند فراهم ساخت و از دجله ...