کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیراه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
راه و بیراه
فرهنگ گنجواژه
تمام مسیرها، هر دقیقه، مرتباً.
-
بد و بیراه و بدنامی.
لهجه و گویش تهرانی
نام بد
-
نامربوط و بد و بیراه
فرهنگ گنجواژه
ناسزا.
-
جستوجو در متن
-
دشنام و سَخَط
فرهنگ گنجواژه
بد و بیراه.
-
اویراه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] 'avirāh بیراه؛ راه کج و غلط.
-
اویراه
فرهنگ فارسی معین
(اَ وِ) (ص .) بیراه ، راه کج .
-
غوایت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: غوایَة] [قدیمی] qavāyat گمراه شدن؛ بیراه شدن؛ گمراهی؛ بیراهی.
-
غوی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: غویّ] [قدیمی] qavi[y] کسی که دربند هواوهوس خود باشد؛ گمراه؛ بیراه.
-
فحش و زُمُخت
فرهنگ گنجواژه
خشونت کردن، بد و بیراه، اهانت.
-
سخن درشت
واژهنامه آزاد
فش دادن ،بدو بیراه گفتن
-
غوی
فرهنگ فارسی معین
(غَ) [ ع . ] (ص .) گمراه ، بیراه .
-
ضال
دیکشنری عربی به فارسی
گمراه , منحرف , بيراه , نابجا , کجراه
-
ضال
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] zāl[l] ۱. گمراه؛ بیراه.۲. آواره.
-
چرت
واژگان مترادف و متضاد
بیراه، چرند، حرفمفت، مزخرف، مهمل، یاوه، سخن بیهوده
-
ضال
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیراه، گمراه، گمشده، گمگشته ۲. کنار ۳. عناب ≠ هادی