کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیدادگر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بیدادگر
/bidādgar/
معنی
ظالم؛ ستمگر.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
جبار، جفاکار، جورپیشه، ستمکار، ستمگر، طاغوت، ظالم ≠ دادگر، عادل
دیکشنری
despot, heavy-handed, inhuman, oppressive, tyrannical, tyrannous, tyrant
-
جستوجوی دقیق
-
بیدادگر
واژگان مترادف و متضاد
جبار، جفاکار، جورپیشه، ستمکار، ستمگر، طاغوت، ظالم ≠ دادگر، عادل
-
بیدادگر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) bidādgar ظالم؛ ستمگر.
-
بیدادگر
لغتنامه دهخدا
بیدادگر. [ گ َ ] (ص مرکب ) بیدادمند. بیدادوند. ستمگر و متعدی و ظالم . (ناظم الاطباء). جائر. غاشم . ستمکار. غشوم . متعدی . قاسط. ستم پیشه . جفاکار. جفاپیشه . طاغیه . (یادداشت مؤلف ). ظالم و ستمکار لیکن موافق قاعده نادادگر باید چه دادگر گوئیا صیغه ٔ ف...
-
بیدادگر
دیکشنری فارسی به عربی
قاسي
-
جستوجو در متن
-
ویدادگر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] vidādgar = بیدادگر
-
بیرسم
واژگان مترادف و متضاد
بیحساب، ظالم، ستمکار، بیدادگر
-
ظالم
فرهنگ واژههای سره
ستمگر، بیدادگر، جفاکار
-
بی انصاف
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] bi'ensāf ستمکار؛ ظالم؛ بیدادگر.
-
جورپیشه
واژگان مترادف و متضاد
بیدادگر، ستمگر، غدار، ظالم ≠ دادگر
-
دادگستر
واژگان مترادف و متضاد
دادگر، دادور، عادل، عدالتگستر ≠ بیدادگر، ظالم
-
عدالتگستر
واژگان مترادف و متضاد
دادگر، دادگستر، عادل، عدلپرور، معدلتپرور، معدلتگستر ≠ بیدادگر
-
cruel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظالمانه، بی رحم، ظالم، ستمگر، بیدادگر، ستمکار، بی عاطفه
-
cruelest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظالمانه، بی رحم، ظالم، ستمگر، بیدادگر، ستمکار، بی عاطفه
-
بیدادوند
لغتنامه دهخدا
بیدادوند. [ وَ ] (ص مرکب ) بیدادگر وبیدادمند. (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) : ره ایمن شد از دزد بیدادوندخرامنده شد راهرو بیگزند. ؟ (از آنندراج ).و رجوع به بیدادگر شود.