کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیخرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بیخرد
مترادف و متضاد
بیشعور، بیعقل، بیفراست، تهیمغز، کمخرد، مجنون، نادان، نافرزانه، نفهم ≠ بخرد، خردمند، فرزانه
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بیخرد
واژگان مترادف و متضاد
بیشعور، بیعقل، بیفراست، تهیمغز، کمخرد، مجنون، نادان، نافرزانه، نفهم ≠ بخرد، خردمند، فرزانه
-
بیخرد
لغتنامه دهخدا
بیخرد. [ خ ِ رَ ] (ص مرکب ) بی عقل . بی وقوف . (آنندراج ). سفیه . ناخردمند. نابخرد. بی ادراک . مأموه . (یادداشت بخط مؤلف ). بی عقل . بی فکر. بی اندیشه : ببردش ورا هوش و دانش خدای مرا بیخرد یافت آن تیره رأی . فردوسی .چو سالی چنین بر تو بربگذردخردمن...
-
بیخرد
دیکشنری فارسی به عربی
غير معقول
-
واژههای همآوا
-
بی خرد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) bixerad بیعقل؛ کودن.
-
جستوجو در متن
-
گاوریش
واژگان مترادف و متضاد
ابله، احمق، بیخرد، نادان
-
نافرزانه
واژگان مترادف و متضاد
بیخرد، جاهل، نابخرد، نادان ≠ فرزانه
-
احمق
فرهنگ واژههای سره
نادان، کودن، بیخرد، ساده مرد
-
کمخرد
واژگان مترادف و متضاد
احمق، بیخرد، سبکسر، کمعقل، نادان ≠ خردمند، خردور
-
تهیمغز
واژگان مترادف و متضاد
احمق، بیخرد، جلف، نادان ≠ خردمند، کلهدار
-
لوشانیدن
لغتنامه دهخدا
لوشانیدن . [ دَ ] (مص ) بیخرد و بیهوش گردانیدن . (آنندراج ).
-
لوشیدن
لغتنامه دهخدا
لوشیدن . [ دَ ] (مص ) بیخرد و بیهوش شدن . (آنندراج ).
-
غير معقول
دیکشنری عربی به فارسی
نابخرد , بيخرد , نامعقول , ناحساب , ناحق , بي دليل , زورگو
-
غافل
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیخرد، جاهل، ناآگاه، نادان ۲. بیخبر، غفلتزده، لاقید ≠ عاقل