کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیحیله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بیحیله
لغتنامه دهخدا
بیحیله . [ ل َ ] (اِ) یونانی و رومی خرفه . بقلةالحمقا. (الفاظ الادویه ). این کلمه رادر برهان بمعنی خرفه آورده ولی در فرهنگ اسدی (بکتابت 766 هَ . ق .) مینویسد: خرفه ، بیخله ، بخله و پرپهن و فرفخ بود یعنی تخمگان . (از یادداشت بخط مؤلف ).
-
واژههای همآوا
-
بی حیله
لغتنامه دهخدا
بی حیله . [ل َ / ل ِ ] (ص مرکب ) آنکه حیله و مکر نداشته باشد.- بی حیله پیله ؛ از اتباع است .رجوع به حیلة شود.