کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیت المعمور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بیت المعمور
/beytolma'mur/
معنی
خانه یا مسجدی که گفتهاند در آسمان چهارم محاذی خانۀ کعبه است.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بیت المعمور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: البَیتالمعمور] [قدیمی] beytolma'mur خانه یا مسجدی که گفتهاند در آسمان چهارم محاذی خانۀ کعبه است.
-
بیت المعمور
فرهنگ فارسی معین
( ~. مَ) [ ع . ] ( اِ.) خانه ای است در آسمان چهارم .
-
بیت المعمور
لغتنامه دهخدا
بیت المعمور. [ ب َ تُل ْ م َ مو ] (اِخ ) مسجدی است بر آسمان چهارم از زمرد یا یاقوت مقابل کعبه ، بطوری که اگر از آنجا چیزی بیفتد بر بام کعبه آید و قبل از طوفان بر زمین کعبه بود و معمور از آن نام شد که هر وقت از زیارت ملائک آباد است . (غیاث ) (از ناظم ...
-
واژههای مشابه
-
بيت
دیکشنری عربی به فارسی
خانه , منزل , مرزوبوم , ميهن , وطن , اقامت گاه , شهر , بخانه برگشتن , خانه دادن(به) , بطرف خانه
-
بَيَّتَ
فرهنگ واژگان قرآن
شب نشینی کرد (از کلمه بيتوته به معناي ادراک شب است چه باخواب همراه باشد و يا نباشد مراد از بيتوته در شب در حال سجده و حال ايستاده در عبارت "وَﭐلَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَقِيَاماً "اين است که : شب را به عبادت خدا به آخر ميرسانند و در ع...
-
بَيْتَ
فرهنگ واژگان قرآن
خانه
-
بیت گفتن
واژگان مترادف و متضاد
شعر خواندن
-
شه بیت
لغتنامه دهخدا
شه بیت . [ ش َه ْ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) مخفف شاه بیت . بهترین بیت قصیده یا قطعه یا غزل : محجوبه ٔ بیت زندگانی شه بیت قصیده ٔ جوانی . نظامی .رجوع به شاه بیت شود.
-
صدر بیت
لغتنامه دهخدا
صدر بیت . [ ص َ رِ ب َ / ب ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پیشگاه خانه . پیش خانه . رجوع به صدرالبیت شود.
-
نیم بیت
لغتنامه دهخدا
نیم بیت . [ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) مصراع . یک لنگه از دو لنگه بیت شعر. رجوع به مصراع شود.
-
یکه بیت
لغتنامه دهخدا
یکه بیت . [ ی َک ْ ک َ / ک ِ / ی ِک ْ ک َ / ک ِ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) شاه بیت . (آنندراج ) : خانه های یکه بیت از طبع تو زیر و زبرچاربازار رباعی گشته از طبعت خراب . ملافوقی یزدی (از آنندراج ).و رجوع به شاه بیت شود.
-
بیت الاحزان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: بَیتالاحزان] ‹بیتاحزان، بیتالحزن› beytol'ahzān خانۀ اندوهها؛ خانهای که در آن غموغصه بسیار باشد.
-
بیت الحرام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: بَیتالحرام] beyytolharām = بیتاﻟﻠﻪ
-
بیت الحرم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: بَیتالحرم] beyytolharam = بیتاﻟﻠﻪ