کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیت القصیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بیت القصیده
/beytolqaside/
معنی
۱. بهترین شعر قصیده؛ شاهبیت قصیده.
۲. بیتی که غرض شاعر در آن گنجانیده شده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بیت القصیده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: بَیتالقصیده] (ادبی) beytolqaside ۱. بهترین شعر قصیده؛ شاهبیت قصیده.۲. بیتی که غرض شاعر در آن گنجانیده شده.
-
بیت القصیده
لغتنامه دهخدا
بیت القصیده . [ ب َ تُل ْ ق َ دَ ] (ع اِ مرکب ) شاه بیت . بیت القصیده آنست که نخست شاعر را معنی در خاطر آید و آنرا نظم کند و بناء قصیده بر آن نهد و ممکن باشد که در قصیده بهتر از آن بیت بسیار افتد و عامه شعراء بیت القصیده آنرا خوانند که بهترین ابیات ق...
-
واژههای مشابه
-
بيت
دیکشنری عربی به فارسی
خانه , منزل , مرزوبوم , ميهن , وطن , اقامت گاه , شهر , بخانه برگشتن , خانه دادن(به) , بطرف خانه
-
بَيَّتَ
فرهنگ واژگان قرآن
شب نشینی کرد (از کلمه بيتوته به معناي ادراک شب است چه باخواب همراه باشد و يا نباشد مراد از بيتوته در شب در حال سجده و حال ايستاده در عبارت "وَﭐلَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَقِيَاماً "اين است که : شب را به عبادت خدا به آخر ميرسانند و در ع...
-
بَيْتَ
فرهنگ واژگان قرآن
خانه
-
بیت گفتن
واژگان مترادف و متضاد
شعر خواندن
-
شه بیت
لغتنامه دهخدا
شه بیت . [ ش َه ْ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) مخفف شاه بیت . بهترین بیت قصیده یا قطعه یا غزل : محجوبه ٔ بیت زندگانی شه بیت قصیده ٔ جوانی . نظامی .رجوع به شاه بیت شود.
-
صدر بیت
لغتنامه دهخدا
صدر بیت . [ ص َ رِ ب َ / ب ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پیشگاه خانه . پیش خانه . رجوع به صدرالبیت شود.
-
نیم بیت
لغتنامه دهخدا
نیم بیت . [ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) مصراع . یک لنگه از دو لنگه بیت شعر. رجوع به مصراع شود.
-
یکه بیت
لغتنامه دهخدا
یکه بیت . [ ی َک ْ ک َ / ک ِ / ی ِک ْ ک َ / ک ِ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) شاه بیت . (آنندراج ) : خانه های یکه بیت از طبع تو زیر و زبرچاربازار رباعی گشته از طبعت خراب . ملافوقی یزدی (از آنندراج ).و رجوع به شاه بیت شود.
-
بیت الاحزان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: بَیتالاحزان] ‹بیتاحزان، بیتالحزن› beytol'ahzān خانۀ اندوهها؛ خانهای که در آن غموغصه بسیار باشد.
-
بیت الحرام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: بَیتالحرام] beyytolharām = بیتاﻟﻠﻪ
-
بیت الحرم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: بَیتالحرم] beyytolharam = بیتاﻟﻠﻪ
-
بیت الحزن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: بَیتالحزن] beytolhazan خانۀ غم و اندوه؛ خانهای که در آن غم و غصه باشد.