کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیت الحرام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
بیت الاحزان
لغتنامه دهخدا
بیت الاحزان . [ ب َ تُل ْ اَ ] (ع اِ مرکب ) خانه ٔ غم ها. غم خانه . || (اِخ ) خانه ای که یعقوب برای خود گزید و در آن خانه می نشست و در فراق یوسف می گریست : و در بیت الاحزان درآمد و نالید چنانچه هر پرنده بر بالای سر یعقوب بود بنالید. (قصص الانبیاء ص 8...
-
بیت الاخوة
لغتنامه دهخدا
بیت الاخوة. [ ب َ تُل ْ اِ وَ ] (اِخ ) در علم احکام نجوم ، برج پس از بیت المال و آن بیت بیست وسوم است . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به بیت اخوان شود.
-
بیت الاصدقاء
لغتنامه دهخدا
بیت الاصدقاء. [ ب َ تُل ْ اَ دِ ] (اِخ ) در احکام نجوم برج پس از بیت السفر والدین باشد و آن بیت یازدهم است . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
بیت الاصنام
لغتنامه دهخدا
بیت الاصنام . [ ب َ تُل ْ اَ ] (ع اِ مرکب ) بتخانه . بغستان . (مفاتیح ). بهارخانه . بتکده .هیکل . بهار. رجوع به ذیل هر یک از این کلمات شود.
-
بیت الاعداء
لغتنامه دهخدا
بیت الاعداء. [ ب َ تُل ْ اَ ] (اِخ ) در احکام نجوم برج پس از بیت الاصدقاءباشد و آن بیت دوازدهم است . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
بیت الاقصی
لغتنامه دهخدا
بیت الاقصی . [ ب َ تُل ْ اَ صا ] (اِخ ) بیت المقدس . (ناظم الاطباء). رجوع به بیت اقصی و قدس شود.
-
بیت الحزن
لغتنامه دهخدا
بیت الحزن . [ ب َ تُل ْ ح َ زَ / ح ُ ] (ع اِ مرکب ) بیت حزن . بیت احزان . کنایه از خانه ٔ یعقوب پس از آنکه یوسف از او جدا شد. (از آنندراج ). خانه و حجره ٔ یعقوب علیه السلام که در ایام مهاجرت یوسف علیه السلام در آن میماندند. || مجازاً خانه ٔ هر عاشق م...
-
بیت الحکمه
لغتنامه دهخدا
بیت الحکمه . [ ب َ تُل ْ ح ِ م َ ] (اِخ ) نام مرکزی علمی است که مأمون عباسی در بغداد تأسیس کرد و در آن کتابخانه ٔ بزرگی فراهم شد و گروهی از مترجمان گرد آمدند و کتب اوایل را به عربی ترجمه کرده مدون می ساختند ضمناً رصدخانه های بغداد و دمشق نیز وابسته...
-
بیت الحیات
لغتنامه دهخدا
بیت الحیات . [ ب َ تُل ْ ح َ ] (اِخ ) بیت الحیوة. آن برج که در وقت ولادت طالع مولود بود. (آنندراج ) (شرفنامه ) : بس که بیت الحیات را ز نخست شیر نر دیده ام ز طالع خویش . خاقانی .باد آن سعادات ابد بیت الحیاتت رامددهیلاج عمرت را عدد غایات اقصی داشته .خا...
-
بیت الخلا
لغتنامه دهخدا
بیت الخلا. [ ب َ تُل ْ خ َ ] (ع اِ مرکب ) پایخانه . (غیاث ). بیت الفراغ . کنایه از متوضا و طهارتخانه و طهارت جای . دارالحدث . مستراح . آفتابه خانه . ادب خانه . آبخانه . جای ضرور. قدم جا. آبشتگاه . آبستگه . آبستگاه : بود شعر هرکس که خالی ز لطف مبر نام...
-
بیت الدوا
لغتنامه دهخدا
بیت الدوا. [ ب َ تُدْ دَ ] (ع اِ مرکب ) دواخانه یا دارالشفا. (آنندراج ). بیت الدواء. داروخانه : ترتیب کرده است ز بیت الدوا فلک از خوشه جو، ز صبح سنا، وز حمل لسان .جمال الدین عبدالرزاق (از آنندراج ).
-
بیت السقر
لغتنامه دهخدا
بیت السقر. [ ب َ تُس ْ س َ ق َ ] (اِخ ) دوزخ . (ناظم الاطباء).
-
بیت السلطان
لغتنامه دهخدا
بیت السلطان . [ ب َ تُس ْ س ُ ] (اِخ ) در احکام نجوم برج پس از بیت السفر والدین باشد و آن بیت دهم است . (یادداشت بخط مؤلف ) : که کیوان در میزان اتقان ارکان بیت السلطان او می کند. (جامعالتواریخ رشیدی ).
-
بیت الشراب
لغتنامه دهخدا
بیت الشراب . [ ب َ تُش ْ ش َ ] (ع اِ مرکب ) شرابخانه : و مرکب راهوار و بغال و جمال بسیار و زرادخانه و آلات بیت الشراب . (جهانگشای جوینی ).
-
بیت الشرف
لغتنامه دهخدا
بیت الشرف . [ ب َ تُش ْ ش َ رَ ] (ع اِ مرکب ) خانه ٔ بلندی و بزرگی . (غیاث ). || (اصطلاح نجوم ) برجی که در آن یکی را از هفت ستاره ٔ سیاره سعادتی و شرف حاصل شود چنانچه شرف آفتاب در برج حمل است و شرف قمر در ثور و شرف مشتری در سرطان و زهره در حوت و عطار...