کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
بیت فرح
لغتنامه دهخدا
بیت فرح . [ ب َ / ب ِ ت ِ ف َ رَ ] (اِخ ) نزد علمای احکام ، هرسیاره ای را در خانه فرح و مسرت است و از این رو آن خانه را بیت فرح آن ستاره گویند. مثلاً بیت فرح قمر خانه ٔ سیم است مقابل بیت ترح . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
بیت لاباط
لغتنامه دهخدا
بیت لاباط. [ ب َ /ب ِ ت ِ ] (اِخ ) نام سریانی جندیشابور، جندشاپور و گندیشاپور است . رجوع به جندشاهپور و گندی شاهپور شود.
-
بیت محارب
لغتنامه دهخدا
بیت محارب .[ ب َ / ب ِ م ُ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان باوی بلوک زرگان است که در بخش مرکزی شهرستان اهواز واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
-
بیت مدن
لغتنامه دهخدا
بیت مدن . [ ب َ / ب ِ م َ دَ ] (اِخ ) دهی از دهستان بهمنشیر است که در بخش مرکزی شهرستان آبادان واقع است و 550 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
-
بیت معمور
لغتنامه دهخدا
بیت معمور. [ ب َ / ب ِ ت ِ م َ ] (اِخ ) بیت المعمور : ای در زمین ملت معمار کشور دین بادی چو بیت معمور اندر فلک معمر. خاقانی .سزد گر عیسی اندر بیت معمورکند تسبیح از این ابیات غرا. خاقانی .رسیده جبرئیل از بیت معموربراقی برق سیر آورده از نور. نظامی .خرا...
-
بیت مقدس
لغتنامه دهخدا
بیت مقدس .[ ب َ / ب ِ ت ِ م َ دِ ] (اِخ ) بیت المقدس : شودز عدل تو گیتی چنان که بام ببام به بیت مقدس بتوان شدن ز چین و طراز. سوزنی .رجوع به قدس شود.
-
بیت نطف
لغتنامه دهخدا
بیت نطف . [ ب َ / ب ِ ت ِ ن ُ طَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بیت النطاف . بیت النطف : بابای تو جاروب کش بیت نطف شداجداد تو گشتند بتدریج بزرگان . شرف الدین شفایی (از آنندراج ).رجوع به بیت اللطف شود.
-
بیت ا
لغتنامه دهخدا
بیت ا. [ ب َ تُل ْ لاه ] (اِخ ) بیت الحرام . (آنندراج ). کعب . بیت اﷲ الحرام زاده اﷲ تشریفاً و تعظیماً. (منتهی الارب ). بیت الدعا. (مجموعه ٔ مترادفات ص 342). بیت العتیق . خانه ٔ خدای که خانه ٔ کعبه باشد. (ناظم الاطباء) : بگردانم ز بیت اﷲ قبله به بیت ...
-
بیت الاَّباء
لغتنامه دهخدا
بیت الاَّباء. [ ب َ تُل ْ آ ] (اِخ ) در علم احکام نجوم برجی پس از بیت الاخوه باشد و آن بیت چهارم است . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
بیت الاحزان
لغتنامه دهخدا
بیت الاحزان . [ ب َ تُل ْ اَ ] (ع اِ مرکب ) خانه ٔ غم ها. غم خانه . || (اِخ ) خانه ای که یعقوب برای خود گزید و در آن خانه می نشست و در فراق یوسف می گریست : و در بیت الاحزان درآمد و نالید چنانچه هر پرنده بر بالای سر یعقوب بود بنالید. (قصص الانبیاء ص 8...
-
بیت الاخوة
لغتنامه دهخدا
بیت الاخوة. [ ب َ تُل ْ اِ وَ ] (اِخ ) در علم احکام نجوم ، برج پس از بیت المال و آن بیت بیست وسوم است . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به بیت اخوان شود.
-
بیت الاصدقاء
لغتنامه دهخدا
بیت الاصدقاء. [ ب َ تُل ْ اَ دِ ] (اِخ ) در احکام نجوم برج پس از بیت السفر والدین باشد و آن بیت یازدهم است . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
بیت الاصنام
لغتنامه دهخدا
بیت الاصنام . [ ب َ تُل ْ اَ ] (ع اِ مرکب ) بتخانه . بغستان . (مفاتیح ). بهارخانه . بتکده .هیکل . بهار. رجوع به ذیل هر یک از این کلمات شود.
-
بیت الاعداء
لغتنامه دهخدا
بیت الاعداء. [ ب َ تُل ْ اَ ] (اِخ ) در احکام نجوم برج پس از بیت الاصدقاءباشد و آن بیت دوازدهم است . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
بیت الاقصی
لغتنامه دهخدا
بیت الاقصی . [ ب َ تُل ْ اَ صا ] (اِخ ) بیت المقدس . (ناظم الاطباء). رجوع به بیت اقصی و قدس شود.