کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بیاه
لغتنامه دهخدا
بیاه . (اِخ ) نام رودخانه ای است بسیار بزرگ در نواحی لاهور. (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء) : با توانایی و قدرت بهراسید همه پیل از آن شیر که کشتی به لب رود بیاه .فرخی .
-
واژههای مشابه
-
بیاه بیاه،بیُه بیُه
لهجه و گویش تهرانی
صدای فراخواندن مرغها
-
بیاه،بیلاخ
لهجه و گویش تهرانی
علامت انگشت شصت
-
واژههای همآوا
-
بیاح
لغتنامه دهخدا
بیاح . [ بیا / ب َ ی ْ یا ] (ع اِ) شیشک . ماهی شیشک . (مهذب الاسماء). نوعی از ماهی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (دهار) (آنندراج ). نوعی از ماهی خرد به اندازه ٔ یک وجب و آن گواراترین ماهی است و گفته اند کلمه ٔ دخیل است . (از ذیل اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
کچوکچو
لغتنامه دهخدا
کچوکچو. [ ک ُ ک ُ ] (اِ صوت ) صوتی که بدان مردم برخی ولایات ایران سگ را خوانند، بیشتر برای خوردن ، مانند بیاه بیاه در جاهای دیگر. (از یادداشت مؤلف ).
-
چخ چخ
لغتنامه دهخدا
چخ چخ . [ چ ِ چ ِ ] (صوت ) چخ . آوازی که بدان سگ را رانند. لفظی که راندن سگ را دلالت کند. در مقابل بیاه ! بیاه ! که دال بر خواندن سگ است . رجوع به چخ شود.
-
تامن ارن
لغتنامه دهخدا
تامن ارن . [ ن َ اَ رُ ن َ ] (اِخ ) یکی از انهار (بیاه ) در غرب لوهاور. (ماللهند ص 129 س 9).
-
حجاب
لغتنامه دهخدا
حجاب . [ ح ِ ] (اِخ ) یا جهان ، نام موضعی است بر ساحل رود بیاه : روز شنبه پانزدهم لوای ظفرپناه از آب بیاه عبور نموده سایه ٔ اقبال بر منزل حجاب (ن ل : جهان ) انداخت و چهار شبانه روز آنجا توقف اتفاق افتاد. (حبیب السیر ج 3 جزو 3 ص 152). و در حبیب السیر ...
-
چخ
لغتنامه دهخدا
چخ . [ چ ِ / چ َ ] (صوت ) کلمه ای که بدان سگ را دور کنند. (ناظم الاطباء). لفظی است که با آن سگ را میرانند. (فرهنگ نظام ). کلمه ای که عتاب کردن سگ را بکار رود؛ یعنی دور شو، گم شو. آوازی برای راندن سگ . کلمه ای است راندن سگ را. مقابل : بیاه ! بیاه ! که...