کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیاثر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بیاثر
مترادف و متضاد
۱. بیتاثیر، ناموثر
۲. خنثا، خاف، عقیم
۳. بیهوده، بینتیجه
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بیاثر
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیتاثیر، ناموثر ۲. خنثا، خاف، عقیم ۳. بیهوده، بینتیجه
-
جستوجو در متن
-
بیتاثیر
واژگان مترادف و متضاد
بیاثر، ناموثر، غیرموثر ≠ موثر
-
بلااثر
واژگان مترادف و متضاد
بیاثر، ناموثر، بیتاثیر
-
xenon
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنون، گزنون، نوعی گاز بیاثر
-
xenons
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنون، گزنون، نوعی گاز بیاثر
-
ثمربخش
واژگان مترادف و متضاد
اثربخش، عامل، کارگر، موثر ≠ بیاثر
-
خنثا شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. عقیم شدن ۲. بیاثر شدن، ناکارآ شدن ≠ کارآ شدن
-
اثربخش
واژگان مترادف و متضاد
اثردار، کارگر، کاری، موثر، مفید ≠ بیاثر
-
خنثا، خنثی
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیاثر، بیخاصیت، غیرفعال ۲. دوجنسی، نهمردونهزن، بیجنس ۳. خواجه
-
مذبوح
واژگان مترادف و متضاد
۱. ذبحشده، گلوبریده ۲. تلاش بیثمر، کوشش بیاثر
-
ملغا شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. لغو شدن، باطل شدن، ابطال گردیدن، بیاثر شدن ≠ تایید شدن ۲. باب شدن، متداول شدن
-
ملغا کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. لغو کردن، باطل کردن، ابطال کردن، بیاثر کردن ≠ تایید کردن ۲. باب کردن، متداول کردن
-
quails
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلدرچین، شانه خالی کردن، از میدان دررفتن، ترسیدن، پژمرده شدن، لرزیدن، بیاثر بودن، دلمه شدن
-
quailing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلدرچین، شانه خالی کردن، از میدان دررفتن، ترسیدن، پژمرده شدن، لرزیدن، بیاثر بودن، دلمه شدن