کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیات عجم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بیات عجم
واژهنامه آزاد
(موسیقی) نامِ گوشه ای در دستگاه راست پنجگاه.
-
واژههای مشابه
-
علی بیات
لغتنامه دهخدا
علی بیات . [ ع َ ب َ ] (اِخ ) دهی است کوچک از بخش شهریار شهرستان تهران . و دارای 27 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
کلاته بیات
لغتنامه دهخدا
کلاته بیات . [ ک َ ت ِ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زمج بخش ششتمد از شهرستان سبزوار. محلی کوهستانی و سردسیر است . سکنه 228 تن . آب آنجا از قنات و رودخانه و محصول آن غلات ، پنبه ، میوه ، ابریشم و شغل مردم زراعت و باغداری است . (از فرهنگ جغرافیایی ای...
-
stale 1
بیات 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ویژگی مادۀ غذایی که تازگی آن بر اثر تغییر ساختار نشاسته از بین رفته است
-
بیات 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← بیاتشده
-
stale 2, staling
بیات شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایندی که در آن براثر تغییر ساختار نشاسته، تازگی مواد غذایی از بین میرود
-
staled
بیاتشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ویژگی مادۀ غذایی که براثر فرایند بیاتی تازگی آن از بین رفته است متـ . بیات 2
-
بیات اصفهان
فرهنگ فارسی معین
( ~ ِ اِ فَ)(اِمر.)یکی از گوشه - های همایون .
-
بیات ترک
فرهنگ فارسی معین
( ~ . تُ) (اِمر.) آوازی است بسیار یکنواخت و عامه پسند.
-
صالح بیات
لغتنامه دهخدا
صالح بیات .[ ل ِ ح ِ ب َ ] (اِخ ) رجوع به صالح خان بیات ... شود.
-
قشلاق بیات
لغتنامه دهخدا
قشلاق بیات . [ ق ِ ب َ ] (اِخ ) دهی ازدهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع در 36 هزارگزی شمال الیگودرز و کنار راه مالرو طبیب آباد به خان آباد. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است . سکنه ٔ آن 343 تن است . آب آن از قنات و محصول آن غلات ...
-
بیات ترک
لغتنامه دهخدا
بیات ترک . [ ب َت ِ ت ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به شور شود.
-
بیات شاهوردی
لغتنامه دهخدا
بیات شاهوردی . [ ب َ ت ِ وِ ] (اِخ ) طایفه ای از طوایف قشقایی . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 80).
-
بیات کردن
دیکشنری فارسی به عربی
فاسد