کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیآبرو کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بیآبرو کردن
مترادف و متضاد
بدنام کردن، رسوا کردن، مفتضح ساختن، بیاعتبار ساختن
دیکشنری
blot, denigrate, discredit, disparage, foul, shame, smirch
-
جستوجوی دقیق
-
بیآبرو کردن
واژگان مترادف و متضاد
بدنام کردن، رسوا کردن، مفتضح ساختن، بیاعتبار ساختن
-
جستوجو در متن
-
مفتضح کردن
واژگان مترادف و متضاد
بدنام کردن، رسوا کردن، بیآبرو کردن
-
undoing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لغو کردن، باطل کردن، خنثی کردن، بی اثر کردن، واچیدن، خراب کردن، بیابرو کردن، باز کردن
-
undo
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لغو کردن، باطل کردن، خنثی کردن، بی اثر کردن، واچیدن، خراب کردن، بیابرو کردن، باز کردن
-
undoes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خنثی می شود، باطل کردن، خنثی کردن، بی اثر کردن، واچیدن، خراب کردن، بیابرو کردن، باز کردن
-
خراب کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تخریب کردن، ویران ساختن ≠ آباد کردن، ساختن، تعمیر کردن، مرمت کردن ۲. از حیز انتقاع انداختن، ازکارانداختن، اسقاط کردن ≠ بهکار انداختن، روبهراه کردن ۳. تباه ساختن، ضایع کردن، تباه کردن ۴. بهفحشا کشانیدن، فاسد کردن ۵. بیآبرو ک