کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بگ دانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بگ دانه
لغتنامه دهخدا
بگ دانه . [ ب َ ن ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کوه مره سرخی بخش مرکزی شهرستان شیراز. سکنه ٔ آن 250 تن . آب آن از چشمه و محصول آن میوه ، برنج و لبنیات است . شغل اهالی زراعت و باغداری . (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
واژههای مشابه
-
خرم بگ
لغتنامه دهخدا
خرم بگ . [خ ُرْ رَ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ریوند بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور واقع در سه هزارگزی باختر نیشابور. این دهکده در جلگه واقع است با آب و هوای معتدل . آب آن از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافی...
-
جستوجو در متن
-
مگس
لغتنامه دهخدا
مگس . [ م َ گ َ ] (اِ)جانوری است کوچک و بالدار و پرنده که به تازی ذباب گویند. (ناظم الاطباء). ذباب . (زمخشری ) (ترجمان القرآن ). در اوستایی ، مخشی (پشه ، مگس ). پهلوی ، مگس ، مکس ، مخش (فقط در تفسیر کلمات اوستایی ) بلوچی ، مکش ، مگیسک ، مهیسک (مگس ، ...