کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بکرهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بکرهی
لغتنامه دهخدا
بکرهی .[ ب َ رَ ] (اِ) بکراهی . بکروی . بکرایی : بخانه درون بود با بکرهی نهاده برش نار و سیب و بهی . فردوسی (از رشیدی ) (از انجمن آرا) ( از جهانگیری ).رجوع به بکروی شود.
-
جستوجو در متن
-
بکراهی
لغتنامه دهخدا
بکراهی . [ ب َ ] (اِ) بکرایی . بکرهی . بکروی . میوه ایست . رجوع به بکرایی شود.
-
بکرایی
لغتنامه دهخدا
بکرایی . [ ب َ ] (اِ) بکراهی . بکرهی . نام میوه ایست میان نارنج و لیمو لیکن از نارنج کوچکتر و از لیمو بزرگتر میباشد و شیرین هم هست و آن در ولایت ایگ و شبانکاره بسیار است . (برهان ). هزوارش بکرا پهلوی ترک بمعنی گیاهان و میوه ٔ شیرین تره میوه ٔ شبیه به...