کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بکرزا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
parthenogenetic
بکرزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ویژگی گیاهی که بتواند از کامۀ نر و ماده، بیآنکه لقاحی صورت گیرد نُتاجی به دست دهد
-
جستوجو در متن
-
شته
لغتنامه دهخدا
شته . [ ش َ ت َ / ت ِ / ش ِت ْ ت َ / ت ِ ] (اِ)سته . انگور. (برهان ) (ناظم الاطباء). به معنی انگور نیز بنظر رسیده است . (مجمعالفرس سروری ) : گر چو شته دلت بیفشارندقطره ٔ خون از آن برون ناید. عنصری (از مجمعالفرس سروری ). || هر چیز را گویند که شب بر آن...